حسینیه بنی فاطمه اصفهان حسینیه بنی فاطمه اصفهان
نوشته های مشابه
بازدیدها: 59
صدای دلخراش خمپاره ای که پیغام وصل به همراه داشت به گوش رسید و زمین از موج انفجارش چون گهواره ای لرزید. غباری غلیظ همراه با ترکش های داغ به اطراف پاشید، وقتی گرد و خاک چهره از سنگر برداشت جسم تکه تکه شده ی حسین که همراه فرمانده ی شهیدش تورجی در حال خواندن قرآن بود، بر روی زمین افتاده بود.
ماه شعبان سال ۱۳۴۶ به دنیا آمد. در همان شعبان هم شهید شد. پدرش را در کودکی از دست داد و یار و غمخوار مادر گشت. با عضویت در هیئت خردسالان بنی فاطمه از همان کودکی با اهل بیت(علیهم السلام) به ویژه حضرت زهرا(سلام الله علیها) انس گرفت. نفرت از شاه و شاه دوستان بند اول قانون دلش بود و از تهدید و مبارزه با آن ها هیچ واهمه ای نداشت. انقلاب که پیروز شد به عضویت مدرسه ی عشق در آمد و عزمش را جزم پاسداری از آن کرد. ۱۴ سال بیشتر نداشت که راهی جبهه شد و والفجر ۴ اولین عملیاتی بود که در آن شرکت کرد. بی سیم چی بود و آن قدر در کارش تبحر داشت که خرازی گفته بود:” اگر ۵۰ تا بی سیم چی مثل حسین داشتیم هیچ کدام از اطلاعات نظامی ما لو نمی رفت.”
حسین که علاقه ی وافر به امام داشت همیشه گوش به فرمان ایشان بود و در اجرای فرامین امام جدی و کوشا. او که از همه ی وجودش بوی ایمان می آمد اهل نماز شب بود و همین گریه و مناجات شبانه او را محرم اسرار الهی گرداند.
