Views: 269
[box type=”shadow” ]جانباز سرافراز مجتبی (مصطفی) دافعیان نام پدر : محمد تاریخ تولد :۱۳۳۹ تاریخ جانبازی: [/box]سال ۱۳۳۹ بود که مجتبی ترانه ی هستی را در میان خانواده ای متدین، زحمت کش وپر محبت خواندن آغاز کرد.
وی در دامان پدر و مادری که آموزگار اخلاق و ایمان بودند رشد یافت وبالید.
او که لحظه لحظه ی زندگی اش سرشار از تلاش و فعالیت بود در کنار تحصیل به کسب درآمد مشغول شد و چندی بعد با انتخاب حرفه ی صافکاری در کار خود تبحر یافت .
دوران خوش جوانی اش هم زمان شد با زمزمه ی حدیث بیداری مردم، در خزان غمزده ی طاغوت و او همراه و در کنار مردم به یاری انقلاب شتافت و با برپایی تظاهرات و پخش اعلامیه های امام نقشی مهم در بیداری اذهان مردم ایفا کرد.
با پیروزی انقلاب او که در سر اندیشه ی حفاظت از انقلاب داشت با رها نمودن شغل و حرفه ی خود به عضویت سپاه در آمد و از آن طریق به مبارزه با گروهک های ضد انقلاب پرداخت و چنان در کار خود سرسخت بود که چندین بار مورد سوء قصد قرار گرفت. در کنار مبارزاتش اهتمام به پایه گذاری بسیج محل ورزید وسبب پیوند ناگسستنی بسیج و هییت بنی فاطمه گشت.
با شروع غایله ی کردستان به آن دیار رفت و در بحبوحه ی بارش توپ و تانک نیروهای صدام بر جنوب وطن اسلامی راهی سرزمین شقایق ها گشت و به عنوان فرمانده ی گردان به ایثارگری پرداخت و در طی آن بارها مجروح شد و قبل از کسب بهبودی دوباره عازم می شد.
تا آنکه قبل از شرکت در عملیات والفجر۴ در حین شناسایی منطقه، به شدت مجروح گشت و منجر به قطع نخاعش گردید.
وی پس با کسب بهبودی نسبی با همسر فداکار شهیدی ازدواج نمود و پدری مهربان برای فرزند او گشت وچندی بعد خود نیز صاحب سه فرزند شد.
او با روحیه ای عالی برای تداوم راه انقلاب از هیچ کوششی مضایقه ننموده و در سنگری دیگر از نوع خدمت به مردم ایفای رسالت می کند. صبر، استقامت، ولایتمداری و پشتکار از صفات ارزنده ی او بوده و هست ،او مدتی مدیر آسایشگاه شهید مطهری اصفهان شد و به خدمت رسانی به دیگر جانبازان پرداخت ودر ادامه فعالیت های خود مشاور استاندار اصفهان در امور ایثارگران گردید تا بتواند خدمتی کرده باشد .
