بازدیدها: 43
بار دیگر تاریخ تکرار می شود. دشنه ها فرود می آیند، تیرها به سوی آفتاب نواخته می شوند، آتش در گِرد انسانیت جمع می آورند و بر پیکر انسانها اسب می دوانند.
اما! آتش ها فراموش شدند و ابراهیم ماند؛
فرعون رفت و موسی ماند؛
یزید مرد و حسین(علیه السلام) جاودانه شد؛
و دشمن به خاک ذلت نشست و علی اصغرها در دل تاریخ جاودانه شدند و فروغ یادشان هنوز بر دل ها روشنایی می دهد.
او می خواست برود تا یاد علی اصغر حسین(علیه السلام) زنده بماند. به مادر گفته بود : ” هیچ گاه برای من گریه نکن . هر لحظه که به یادم افتادی ذهنت را میهمان روضه ی شش ماهه ی حسین(علیه السلام) کن و برای او اشک بریز.”
علی اصغر دلسوز بود و مهربان، در سلام پیشی می گرفت چه بر بزرگترها و چه کوچکترها، دنبال روزی حلال بود و بیشتر توانش را برای خدمت به مردم محروم صرف می شد و وجودش آیینه ی ادب و خضوع بود.
و سرانجام خداوند مزد خوبی هایش را شهادت در راهش داد.