شهید والامقام علیرضا عربستانی

بازدیدها: 47

 قدم هایش بی صدا بود چون می دانست ممکن است در پسِ هر  صخره ضد انقلابی کمین کرده باشد که به هر شماره نفس، تیر بلایی فرستد.

روستا در سکوت فرو رفته بود و همه ی چشمان در  پسِ یک ترس، اضطراب را تجربه    می کرد. ماندن در کردستان شجاعت می خواست و مردانگی و علیرضا مرد میدانی بود که ایمانش به خدا شجاعت را چاشنی وجودش کرده بود.

علاقه اش به مردم ستمدیده او را راهی کردستان کرد. کردستان همه جایش جبهه بود و باید با چشمان باز می جنگید.

جاده خلوت بود و صدای جیرجیر چرخ های تویوتا، بارش باران تندی را تداعی می کرد. سکوت سنگینی بین نیروها حاکم بود. در سرِ هر پیچی و یا با دیدن هر بوته ی بلندی باید دست بر قنداق می کوبیدند تا نکند کمینی از دشمن آنان را نشانه رود.

سکوت کوهستان شکسته شد. بارش تیر از هر طرف باریدن گرفت. ضد انقلاب صیدش را یافته بود. درگیری ساعتی به طول انجامید. ایستادگی شان دشمن را کلافه کرده بود. باید او را از سر راه برمی داشتند. به هدفشان هم رسیدند و علیرضا به همراه دوستانش غرق در خون به دیدار ربش شتافت.

بار الها! پروردگارا! اگر خصم پیکرم را پاره پاره کند، خانه ام را ویران کند، خون گرمم را گستاخانه سرکشد، هرگز به خاک نخواهم افتاد مگر اینکه قبل از نماز شهادت ، اذان مکتب سر دهم که: الله اکبر خمینی رهبر.

درباره علیرضا

موارد جالب

شهید سعید کهشان

بازدیدها: 137   نام پدر : علی                                       تاریخ تولد : 1345 تاریخ شهادت : 1364                            …

دیدگاهتان را بنویسید

اخبار با تصاویر

آمار بازدید

  • ۰
  • ۹
  • ۲,۸۵۳
  • ۲۱,۰۳۱
  • ۵۱,۸۱۴
  • ۳,۹۶۰,۹۸۰
  • ۱۴۰۳-۰۱-۲۹