اخبارمقاله

کار و اشتغال در سیره پیامبر اعظم (ص )

Views: 22

۱) زمینه رستگاری
در بینش توحیدی اسلام، کار و اشتغال یک ارزش شمرده می شود و تلاش بیشتر در کارهای دنیوی و اخروی، زمینه سعادت و رستگاری افراد را در دنیا و آخرت فراهم می نماید و آنان را تا درجه جهادگران در راه خداوند بالا می برد. رسول اکرم(ص) می فرماید: «کسی که برای تأمین معاش خانواده اش تلاش می کند، همانند مجاهد در راه خداست»

۲) تأمین مخارج زندگی
یک مسلمان با پیش گرفتن کسب حلال، مخارج زندگی خود را تأمین نموده و تا حدودی از فقر اقتصادی، اخلاقی و فرهنگی خود و جامعه می کاهد.

۳) وسیله ارتباط سالم
اشتغال به کار، افراد را در زندگی تحت یک برنامه منظم و منسجم قرار داده و آنان را در روابط اجتماعی و معاشرت با دیگران یاری می نماید.

۴) آرامش روح و وجدان
تمام کسانی که به کارهای مفید اقتصادی اشتغال دارند و براساس احساس وظیفه به شغل مناسب و آبرومندانه خود می پردازند، علاوه بر این که آرامش روح و روان و وجدان خود را فراهم می کنند، به نوعی هم به تفریح می پردازند؛ چنانکه افراد سست عنصر و بیکار معمولاً به اضطراب و افسردگی و عذاب وجدان دچار هستند.

۵) بیدار نمودن روحیه خلاقیت
اشتغال به کسبهای مورد علاقه، روحیه ابتکار و خلاقیت را در افراد زنده و استعدادهای درونی آنان را شکوفا نموده و انسان را متوجه نیروهای نهفته در اندرون خود می سازد. بدین ترتیب، مفید و مؤثر بودن خود را باور نموده و اعتماد به نفس در او تقویت می شود. چنین فردی با روحیه سرشار از عشق به کار، از زندگی خود لذت برده و برای رسیدن به اهداف عالی تلاش می کند.

۶) تثبیت موقعیت اجتماعی
اشتغال به کار مفید و مورد نیاز جامعه، راه رسیدن به موقعیت اجتماعی یک فرد مسلمان می باشد و شغل او هر قدر از نیازهای جامعه بکاهد و موجب تقویت و استقلال و آزادی و عزت مسلمانان گردد، همان قدر موقعیت اجتماعی صاحب شغل در میان افراد جامعه اسلامی، بیشتر و بالاتر خواهد بود.
خداوند می فرماید: «و ان لیس الانسان الا ما سعی»: و این که برای انسان بهره ای جز سعی و تلاش او نیست.

۷) جلوگیری از مفاسد
بیکاری افراد، موجب ضررهای جبران ناپذیر و دارای مفاسد بی شمار برای اجتماع مسلمانان است؛ بدین معنا که یک فرد با انتخاب یکی از مشاغل مورد نیاز جامعه و اشتغال به آن، باری از دوش مردم و مسؤولان بر می دارد و در مقابل، فرد بیکار نه تنها مشکلی را در جامعه حل نمی کند، بلکه خود، مشکل آفرین و سربار جامعه اسلامی نیز می شود و علاوه بر این که نیرویی هدر رفته، نیروهای دیگری را به خود مشغول خواهد کرد. با بیان این مقدمات، در این نوشتار، اشتغال و موضوعات مربوط به آن در سیره و سخن حضرت رسول اکرم(ص)، مورد بحث قرار می گیرد.

اهمیت کار در سیره پیامبر(ص)
در سیره پیامبر اکرم(ص) فعالیتهای اقتصادی افراد، ارزش بالایی دارد، آن حضرت کارگران و تولیدکنندگان در عرصه اقتصادی را چنان تشویق می کند که در طول تاریخ جوامع بشری، هیچ فرقه و مذهبی چنین جایگاهی برای اساسی ترین رکن جامعه، یعنی تأمین کنندگان حیاتی ترین کالای اقتصادی، قایل نشده اند، انس بن مالک می گوید: هنگامی که پیامبر(ص) از جنگ تبوک بر می گشت، سعدانصاری، یکی از کارگران مدینه به استقبال آن حضرت آمد. هنگامی که رسول ا…(ص) با او دست داد، لمس دستهای زبر و خشن مرد انصاری، رسول خدا(ص) را تحت تأثیر قرار داد. برای همین، از او پرسید چرا دستهای تو چنین کوفته و خشن است؟ آیا ناراحتی خاصی به دستان تو رسیده است؟ عرضه داشت: یا رسول ا…! این خشونت و زبری دستان من، بر اثر کار با بیل و طناب است که به وسیله آنها زحمت می کشم و مخارج خود و خانواده ام را تأمین می نمایم.
نقل است که پیامبر اکرم(ص) دست او را بوسیده و فرمود: «این دستی است که آتش جهنم آن را لمس نخواهد کرد.»

نکوهش افراد سست عنصر
رسول اکرم(ص) گاهی با جوانان سالم و نیرومندی مواجه می شد. بازوهای ستبر و اندام مناسب آنان، موجب شگفتی پیامبر(ص) می گشت. آن حضرت با آنان احوال پرسی نموده و از وضعیت زندگی و شغلشان سؤال می نمود، اگر در جواب گفته می شد که وی فردی بیکار است و هیچ گونه شغلی ندارد؛ آن بزرگوار ناراحت می شد و می فرمود: «سقط من عینی»؛ «از چشمم افتاد، فرد بیکار در نظر من ارزشی ندارد» اطرافیان می پرسیدند: یا رسول ا…(ص)! چرا این افراد را دوست نمی دارید؟ پیامبر(ص) می فرمود: «برای این که اگر مؤمن شغلی نداشته باشد که با آن امرار معاش کند، برای امرار معاش، از دین خود خرج خواهد نمود.»
آن حضرت در گفتاری حکیمانه، افراد سست و بی حال را که تن به کار نمی دهند و می کوشند که از دسترنج دیگران بهره مند شوند، مورد نکوهش و سرزنش شدید قرار داده، می فرماید: «از رحمت خدا دور است، از رحمت خدا دور است کسی که بار زندگی خود را به گردن مردم بیندازد. ملعون است کسی که اعضای خانواده اش را (در اثر ندادن نفقه) تباه کند.»
البته، سیره و سخن پیامبر اکرم(ص) در مورد افراد بیکار که با بهانه های واهی، فرصتهای شغلی را از دست می دهند، حاوی نکته مهمی است و آن این که بیکاری ریشه بسیاری از مشکلات و گرفتاریها در زندگی یک جوان فعال و پرانرژی است. زیرا اگر یک فرد مسلمان مخارج زندگی خود را با فعالیتهای اقتصادی سالم و اشتغال به یک کسب پاکیزه و حلال تأمین نکند، به ناچار برای تأمین زندگی اش ارزشهای دینی را زیر پا گذاشته و به راههای فریبنده که به ظاهر سود سرسام آوری هم دارند، کشیده خواهد شد. و این مصداقی از همان امرار معاش از راه دین و ایمان است که در کلام پیامبر(ص) مورد نکوهش قرار گرفته بود.
گذشته از این، بیکاری یک فرد نه تنها موجب از میان رفتن استعدادهای درونی وی می شود و او را به فردی تن پرور و بی خاصیت مبدل می سازد، بلکه به عنوان یک معضل و بیماری اجتماعی، یک جوان مسلمان و پاک و سالم را، دچار انواع مفاسد اخلاقی و اجتماعی و بیماریهای روحی خواهد ساخت. در حقیقت یک عضو فعال و پرانرژی که از سرمایه ها و ذخایر خدادادی جامعه اسلامی است و باید به عنوان سرباز جامعه عمل کند، سربار جامعه خواهد شد. به همین دلیل پیامبر(ص)، بیکاری را برای یک جوان خطرناک می داند.

نقش انگیزه های مقدس در اشتغال از منظر پیامبر(ص)
تمام فعالیتهای یک مسلمان می تواند نوعی ارتباط با آفریدگار جهان به شمار آید و علاوه بر ارزش اقتصادی و دنیوی، از پاداشهای معنوی نیز در جهان آخرت برخوردار است، آری کار برای خدا، نقش مهمی در شکل دادن به رفتار اقتصادی انسان دارد. به علاوه، این انگیزه می تواند قوای جسمی و روحی وی را در فعالیتهای اقتصادی چند برابر نماید، بنابراین به خاطر هدف والای وی، کار او نیز مقدس خواهد شد.
رسول اکرم(ص) بر این باور بود که: «عبادت خداوند هفتاد جزء است و بهترین آنها طلب روزی حلال است.»
آن حضرت اشتغال به کارهای حلال را مانند سایر عبادات، بر زن و مرد مسلمان ضروری دانسته و می فرماید: «به سراغ درآمد حلال رفتن، بر هر مرد و زن مسلمان لازم است.»
بنابراین، انگیزه های مقدس می تواند همه کارها و فعالیتهای اقتصادی یک مسلمان را اعم از کارهای تجاری، کشاورزی، صنعتی و خدماتی فرا گرفته و آنها را در شمار عبادات قرار دهد.
در روایتی آمده است که روزی رسول خدا(ص) با جمعی از اصحاب در محلی حضور داشتند. در آن میان چشمان آنان به جوانی نیرومند و زیبا اندام افتاد که در اول صبح به کار اشتغال داشت. یاران پیامبر(ص) گفتند: یا رسول ا…! اگر این جوان نیرومند، نیرو و انرژی خود را در راه خدا مصرف می کرد، چقدر شایسته مدح و تمجید بود! حضرت فرمود: این سخن را نگویید، اگر این جوان برای تأمین معاش می کوشد و انگیزه او بی نیازی از دیگران است، او در راه خدا قدم برداشته، و اگر هدف او پذیرایی از پدر و مادر ناتوان خود باشد، باز هم در راه خدا کار می کند و اگر مقصود او سر و سامان دادن به خانواده و فرزندانش باشد، او به راه خدا رفته و انگیزه مقدسی دارد.
در سیره پیامبر اکرم(ص)، هدف از رفتارهای اقتصادی «جلب رضایت خداوند» است. و رضایت پروردگار، انگیزه مقدس و هدف والایی است که یک انسان مسلمان را در سخت ترین شرایط به فعالیتهای اقتصادی وادار می کند و او حاصل زحمات خود را در راه رضای الهی خرج می کند، اما از نظر متفکران مادی و اقتصاددانان غربی، هدف نهایی از کار «دستیابی به لذتهای فردی» است. به عبارت دیگر، انگیزه کار در مکاتب غربی دستیابی به حداکثر سود و درآمد است و تمام صفات اخلاقی و انسانی تحت الشعاع سودجویی های مادی قرار گرفته و به همین دلیل بتدریج انسان از ماهیت خود خارج شده و در عرصه های زندگی فقط به سودهای سرشار مادی می اندیشد، گرچه در این راه حقوق دیگران تضییع شده و اخلاق و انسانیت از میان برود.

روشهای ترویج اشتغال
رسول اکرم(ص) برای ایجاد انگیزه تولید و کسب درآمد در وجود مسلمانان، از روشهای مختلفی بهره می گرفت که به برخی از آنان اشاره می شود:

الف) زمینه سازی برای رشد استعدادها
آن حضرت با استفاده از فرصتهای مناسب برای شکوفایی نیروهای درونی و استعدادهای نهفته افراد، زمینه سازی می نمود و از این طریق، در آنان انگیزه تولید و کسب درآمد را تقویت می کرد. روایت زیر، نشانگر این روش رسول گرامی است.
مردی از اصحاب در تنگنای زندگی قرار می گرفت. وی که دارای شغل مناسبی نبود و بسیاری اوقات از بیکاری رنج می برد، خانه نشین شد. روزی همسرش به وی گفت: ای کاش به محضر پیامبر(ص) می رفتی و از او درخواست کمک می نمودی! مرد با پیشنهاد همسرش به حضور رسول ا…(ص) رفت، هنگامی که چشم حضرت به او افتاد، فرمود: «هرکس از ما کمک بخواهد، ما به او یاری می کنیم؛ ولی اگر بی نیازی بورزد و دست حاجت پیش مخلوقی دراز نکند، خداوند او را بی نیاز می کند». او پیش خود فکر کرد که مقصود پیامبر، من هستم و بدون این که سخنی بگوید، به خانه برگشت و ماجرا را برای همسرش بازگو کرد.
زن گفت: رسول خدا(ص) هم بشر است. او را به وضع زندگی پرمشقت خود آگاه کن. مرد ناچار برای بار دوم به حضور پیامبر(ص) رفت، اما قبل از این که حرفی بزند، پیامبر(ص) همان سخن قبلی را تکرار کرد. باز هم بدون اظهار حاجت، به خانه برگشت، ولی چون خود را همچنان در چنگال فقر و بیکاری، ضعیف و ناتوان می دید؛ برای سومین بار با همان نیت و درخواست به مجلس رسول اکرم(ص) رفت. باز هم لبهای رسول ا…(ص) به حرکت درآمد و با همان آهنگ، که به دل قوت، و به روح اطمینان می بخشید، همان جمله را تکرار کرد. این بار اطمینان بیشتری در قلب خود احساس نمود؛ حس کرد که کلید مشکل خویش را در همین جمله یافته است. وقتی که خارج شد، با قدمهای مطمئن تری راه می رفت. با خود فکر می کرد که دیگر به دنبال کمک خواستن از بندگان نخواهم رفت. به خدا تکیه می کنم و از نیرو و استعدادی که در وجودم به ودیعت نهاده شده است، بهره می گیرم و از او می خواهم که مرا در کارهایم موفق گردانیده و از دیگران بی نیاز سازد، با این نیت، تیشه ای قرض کرد و به جانب صحرا رفت. آن روز مقداری هیزم جمع کرد و فروخت و لذت حاصل از دسترنج خویش را چشید. روزهای دیگر به این کار ادامه داد تا بتدریج توانست از حاصل درآمد خویش، ابزار کار را فراهم نماید. باز هم به کار خود ادامه داد تا صاحب سرمایه شد. وی در اثر تلاش و کوشش شبانه روزی یکی از افراد ثروتمند گردید. روزی به محضر پیامبر(ص) آمده و وضعیت خود را به آن حضرت گزارش داد که چگونه در آن روز فلاکت بار به محضر حضرت آمده و چگونه سخن پیامبر(ص) وی را به تحرک و کار واداشت. پیامبر(ص) فرمود: من که به تو گفتم: هرکس از ما کمک بخواهد، ما به او کمک می کنیم، ولی اگر بی نیازی بورزد، خداوند او را کمک خواهد نمود.

ب) روشهای رفتاری
گرچه رهنمودهای گفتاری، در تربیت افراد تأثیر دارد، اما اقدامهای عملی، به مراتب بیشتر از شیوه های گفتاری مؤثر است. برای همین، پیامبر اکرم(ص) نه تنها با راهنمایی ها و زمینه سازیهای خود موجب هدایت افراد به سوی میدانهای کاری شد، بلکه خود عملاً وارد صحنه گردیده و همدوش با دیگران کار می کرد. رفتار رسول اکرم(ص) را می توان تبلور اصول و ارزشهای اسلامی قلمداد نمود. آن حضرت همچنان که در صحنه سیاست، حکومت اخلاق، معارف علوم و حکمت، خطابه و سایر صفات والای انسانی اسوه تمام عیار مسلمانان به شمار می آید، رفتار اقتصادی ایشان نیز می تواند شیوه ای موفق و کارآمد برای چگونه زیستن باشد.

نمونه هایی از سیره عملی حضرت رسول خدا(ص)
۱) خانه سازی: امام صادق(ع) به فردی که در اثر جهل و غرور، تن به کار نمی داد و خود را نیازمند دیگران نموده بود، فرمود: برو کارکن! و در بالای سرت بار حمل کن (و هر چه می توانی تلاش کن) و از مردم بی نیاز باش. سپس به وی فرمود: همانا رسول خدا(ص) سنگها را به دوش خود حمل می کرد و دیوار خانه اش را می ساخت.
۲) باغداری: حضرت علی(ع) روزی به سلمان فرمود: ای اباعبدا… !باغی را که پیامبر(ص) با دستان خویش آن را ساخته و درختهایش را کاشته است، برای فروش به مشتریان عرضه کن. سلمان باغ پیامبر(ص) را به معرض فروش گذاشت و به دوازده هزار درهم فروخت.
۳) دامداری: روزی حضرت رسول اکرم(ص) فرمود: «تمام پیامبران الهی پیش از آن که به مقام نبوت برسند، مدتی چوپانی کرده اند».
از پیامبر سؤال شد: آیا شما نیز چوپانی کرده اید؟
فرمود: بله من مدتی گوسفندان اهل مکه را در سرزمین «قراریط» به چراگاه برده ام.»
۴) بازرگانی: پیامبر(ص) قبل از ازدواج، با خدیجه یک قرارداد تجاری بسته بود و طبق آن قرارداد مضاربه ای، پیامبر(ص) متعهد شده بود که با سرمایه خدیجه به یک سفر تجاری برود و در مقابل، آن حضرت در منافع کالاهای بازرگانی خدیجه شریک باشد. بعد از توافق طرفین، خدیجه شتری راهوار و کالاهای ارزشمند در اختیار حضرت محمد(ص) نهاد و به دو غلام خود سفارش کرد که در سفر تجاری پیامبر(ص) به شام، تا حدودی وضعیت اقتصادی و مالی آن جناب را سر و سامان دهند. بعد از پایان سفر، کاردانی و شایستگی این جوان قریشی مورد تقدیر و ستایش خدیجه – ثروتمندترین و سرشناس ترین زن مکه – قرار گرفت و بدین منظور، مبلغی را علاوه بر قرارداد، به او پرداخت. اما نبی اکرم(ص) فقط مبلغ معین در قرارداد را دریافت کرده و از اخذ وجوه اضافی خودداری نمود. سپس وجوه حاصله از تجارت شام را به خانه ابوطالب(ع) برد و همه را در اختیار عموی گرامی اش گذاشت تا این که مقداری وضع زندگی حضرت ابوطالب(ع) سر و سامان یابد.
امام صادق(ع) در مورد فعالیتهای تجاری پیامبر(ص) سخنان ارزنده ای دارد. آن حضرت به یکی از یارانش درباره عدم ترک تجارت فرمود: رسول خدا(ص) با کاروانی که از شام می آمد معامله می کرد و با بخشی از درآمد آن معامله، قرضهای خود را ادا نموده و بخشی دیگر را در میان نیازمندان فامیل تقسیم می نمود. خداوند در مورد تاجران خداجو و باتقوا می فرماید: «مردانی که تجارت و داد و ستد، آنان را از یاد خدا غافل نمی کند».

همکاری در فعالیتهای اجتماعی و عمومی
۱- ساختن مسجد
هنگامی که مسجد قبا (اولین مسجد در تاریخ اسلام) ساخته می شد، حضرت رسول(ص) همدوش سایر مسلمانان کار می کرد. آن حضرت سنگهای کوچک و بزرگ را بر می داشت و آنها را بغل می نمود و حمل می کرد، به طوری که سفیدی گرد و خاک سنگ ها کاملاً در بدن آن حضرت نمایان بوده و حکایت از سخت کوشی آن حضرت داشت. گاهی مردی از اصحاب به نزدش می آمد و التماس می کرد که: یا رسول ا… !پدر و مادرم فدای تو باد! اجازه بده سنگ و خاک را من ببرم و به جای شما کار کنم. رسول خدا(ص) می فرمود: نه، تو هم سنگ دیگری بردار. بالاخره آن حضرت در اثر کوششهای شبانه روزی ساختمان مسجد قبا را به پایان برد.
همچنین در ساختن مسجد النبی(ص) آن حضرت علاوه بر راهنمایی مسلمانان در طرح ریزی بنای مسجد، خود نیز در کنار آنان کار می کرد و آن چنان از جان و دل کارهای ساختمانی را انجام می داد که مسلمانان تحت تأثیر قرار می گرفتند. یکی از یاران گفت: یا رسول ا…! اجازه بفرمایید تا من به جای شما سنگهای سنگین را حمل کنم. فرمود: نه، تو یکی دیگر ببر یکی از مسلمانان نیز این شعر را قرائت می کرد: «لئن قعدنا و النبی یعمل؛ فذاک منا العمل المضلل»، «اگر ما بنشینیم در حالی که پیامبر کار می کند، رفتار بسیار زشت و ناپسند انجام داده ایم»
۲- راهسازی
امام صادق(ع) به نقل از پدر بزرگوارش حضرت باقر(ع) فرمود: پیامبر اکرم(ص) یکی از راههای عمومی را که آب خراب کرده بود با چیدن سنگ تعمیر نمود. به خدا سوگند !انسانها و چهارپایان تا این لحظه از آن استفاده می کنند.
۳- انجام کارهای منزل
رسول خدا(ص) علاوه بر اداره حکومت اسلامی و حل و فصل مشکلات مسلمانان، به کارهای منزل نیز رسیدگی می کرد.

ج) ره توشه های پیشه وران
حضرت خاتم الانبیاء(ص) با این که مسلمانان را به اشتغال در کارهای تولیدی، خدماتی، کشاورزی، و سایر مشاغل توصیه می کرد. ولی به لحاظ موقعیت جغرافیایی و با توجه به آب و هوای مناطق مختلف، برای برخی از شغلها اهمیت خاصی قایل بود. در این جا به نقل چند مورد از گفتارهای آن حضرت می پردازیم:
«نه دهم درآمد در داد و ستد و باقی مانده آن در دامپروری (و کارهای تولیدی) است.»
«هر مسلمانی که نهال درختی بنشاند و آن درخت (بر اثر کوشش های باغبان) به ثمر بنشیند، خداوند متعال در مقابل آن درخت، درختی در بهشت قرار می دهد.»
در سیره اقتصادی پیامبر اکرم(ص) باغداری، زراعت و کشاورزی چنان از اهمیت برخوردار است که آن حضرت در مورد تضییع حقوق آنان، به دولت مردان اسلامی هشدار داده و ضمن دستورالعملی درباره دهقانان به زمامداران اسلامی کاملاً سفارش نموده و به علی(ع) فرمود: «یا علی !مبادا در حکومت تو به دهقانان و کشاورزان ستم شود.»

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا