Views: 2
زنده بودن امام زمان علیه السلام
امام اینگونه بود (۱)
خصوصیات امام، استثنایى و ممتاز و بىنظیر است و هرچه در ابعاد شخصیت ایشان تأمل کنیم، این استثنا و امتیاز را بهتر و بیشتر مىیابیم. حال که این داغ بزرگ، دلهاى ما را گداخته است و غم سنگینى قلبهاى ما را مىفشارد، خلأ وجود او را بیشتر احساس مىکنیم….
شناخت شخصیت امام خمینی در فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب
شخصیت استثنایی و ممتاز
خصوصیات امام، استثنایى و ممتاز و بىنظیر است و هرچه در ابعاد شخصیت ایشان تأمل کنیم، این استثنا و امتیاز را بهتر و بیشتر مىیابیم. حال که این داغ بزرگ، دلهاى ما را گداخته است و غم سنگینى قلبهاى ما را مىفشارد، خلأ وجود او را بیشتر احساس مىکنیم….
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت نخست وزیر و هیئت وزیران ۱۶/۳/۱۳۶۸
*محو در ارادهی الهی و تکلیف شرعی
شخصیت امام تا حد بسیار زیادى به اهمیت و عظمت آرمانهاى او مربوط مىشد. او با همت بلندى که داشت، هدفهاى بسیار عظیمى را انتخاب مىکرد. تصور این هدفها، براى آدمهاى معمولى دشوار بود و مىپنداشتند آن هدفهاى والا، دستنیافتنى هستند؛ لیکن همت بلند و ایمان و توکل و خستگىناپذیرى و استعدادهاى فراوان و تواناییهاى اعجابانگیزى که در وجود این مرد بزرگ نهفته بود، به کار مىافتاد و در سمت هدفهاى مورد نظرش پیش مىرفت و ناگهان همه مىدیدند که آن هدفها محقق شدهاند.آن بزرگوار، قوّت ایمان را با عمل صالح، و ارادهى پولادین را با همت بلند، و شجاعت اخلاقى را با حزم و حکمت، و صراحت لهجه و بیان را با صدق و متانت، و صفاى معنوى و روحانى را با هوشمندى و کیاست، و تقوا و ورع را با سرعت و قاطعیت، و ابهت و صلابت رهبرى را با رقت و عطوفت و خلاصه بسى خصال نفیس و کمیاب را که مجموعهى آن در قرنها و قرنها بندرت ممکن است در انسان بزرگى جمع شود، همه و همه را با هم داشت.نقطهى اساسى کار او، این بود که در ارادهى الهى و تکلیف شرعى محو مىشد. هیچ چیز برایش غیر از انجام تکلیف، مطرح نبود. واقعاً او مصداق ایمان و عمل صالح بود. ایمانش به استحکام کوهها مىمانست و عمل صالحش با خستگىناپذیرىِ باورنکردنى توأم بود. آنچنان در تداوم عمل صبور و کوشا بود که انسان را دچار حیرت مىکرد. به همین خاطر، هدفهاى بزرگ قابل وصول شد و دست یافتن به قلهها امکانپذیر گردید.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت نخست وزیر و هیئت وزیران ۱۶/۳/۱۳۶۸
*شخصیتی عظیم با جامع صفات
شخصیت عظیم رهبر کبیر و امام عزیز ما، حقاً و انصافاً پس از پیامبران خدا و اولیاى معصومین، با هیچ شخصیت دیگرى قابل مقایسه نبود. او ودیعهى خدا در دست ما، حجت خدا بر ما، و نشانهى عظمت الهى بود. وقتى انسان او را مىدید، عظمت بزرگان دین را باور مىکرد. ما نمىتوانیم عظمت پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع)، سیّدالشّهداء(ع)، امام صادق(ع) و بقیهى اولیا را حتّى درست تصور کنیم؛ ذهن ما کوچکتر از آن است که بتواند عظمت شخصیت آن بزرگمردان را در خود بگنجاند و تصور کند؛ اما وقتى انسان مىدید شخصیتى با عظمت امام عزیزمان و با آن همه ابعاد گوناگون: ایمان قوى، عقل کامل، داراى حکمت، هوشمندى، صبر و حلم و متانت، صدق و صفا، زهد و بىاعتنایى به زخارف دنیا، تقوا و ورع و خداترسى و عبودیت مخلصانه براى خدا، دستنیافتنى است، و مشاهده مىکرد که همین شخصیت عظیم، چگونه در برابر آن خورشیدهاى فروزان آسمان ولایت، اظهار کوچکى و تواضع و خاکسارى مىکند و خودش را در مقابل آنها ذرهیى به حساب مىآورد، آنوقت انسان مىفهمید که پیامبران و اولیاى معصومین(ع) چهقدر بزرگ بودند.
فرازی بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت گروهی از فرماندهان و اعضای سپاه ۱۷/۳/۱۳۶۸
*فاتح فتح الفتوح
در پیامى به مناسبت یکى از فتوحات ارزندهى شما در جبهه فرمودند: فتحالفتوح، عبارت از ساختن اینگونه انسانها و جوانهاست. در حقیقت، فاتح این فتحالفتوح، خود او بود. او بود که این انسانها را ساخت. او بود که این فضا را مهیا کرد. او بود که مسیر را به وجود آورد. او بود که ارزشهاى اسلامى را بعد از انزوا و خمول، دوباره احیا کرد. میراث او، همین ارزشها و همین جمهورى اسلامى است. هر کدام از ما در هر مسؤولیتى که هستیم، عشق و محبت وافرمان را به آن عزیز، باید در حفظ و تداوم ارزشها و نظام جمهورى اسلامى مجسم کنیم.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت گروهی از فرماندهان و اعضای سپاه ۱۷/۳/۱۳۶۸
*عبد صالح و نیایشگر گریان نیمه شبها
شخصیتى آنچنان بزرگ بود که در میان بزرگان و رهبران جهان و تاریخ، به جز انبیا و اولیاى معصومین(علیهمالسّلام)، به دشوارى مىتوان کسى را با این ابعاد و این خصوصیات تصور کرد.
آن بزرگوار، قوّت ایمان را با عمل صالح، و ارادهى پولادین را با همت بلند، و شجاعت اخلاقى را با حزم و حکمت، و صراحت لهجه و بیان را با صدق و متانت، و صفاى معنوى و روحانى را با هوشمندى و کیاست، و تقوا و ورع را با سرعت و قاطعیت، و ابهت و صلابت رهبرى را با رقت و عطوفت و خلاصه بسى خصال نفیس و کمیاب را که مجموعهى آن در قرنها و قرنها بندرت ممکن است در انسان بزرگى جمع شود، همه و همه را با هم داشت. الحق شخصیت آن عزیز یگانه، شخصیتى دستنیافتنى، و جایگاه والاى انسانى او، جایگاهى دور از تصور و اساطیرگونه بود.
او، رهبر و پدر و معلم و مراد و محبوب ملت ایران و امید روشن همهى مستضعفان جهان و بخصوص مسلمانان بود. او، عبد صالح و بندهى خاضع خدا و نیایشگر گریان نیمهشبها و روح بزرگ زمان ما بود. او، الگوى کامل یک مسلمان و نمونهى بارز یک رهبر اسلامى بود. او، به اسلام عزت بخشید و پرچم قرآن را در جهان به اهتزاز درآورد. او، ملت ایران را از اسارت بیگانگان نجات داد و به آنان غرور و شخصیت و خودباورى بخشید. و او، صلاى استقلال و آزادگى را در سراسر جهان سرداد و امید را در دلهاى ملل تحت ستم جهان زنده کرد. و او، در عصرى که همهى دستهاى قدرتمند سیاسى براى منزوى کردن دین و معنویت و ارزشهاى اخلاقى تلاش مىکردند، نظامى بر اساس دین و معنویت و ارزشهاى اخلاقى پدید آورد و دولت و سیاستى اسلامى بنیان نهاد. و او، جمهورى اسلامى را ده سال در میان طوفانهاى سهمگین و حوادث سرنوشتساز، قدرتمندانه اداره و حراست و هدایت کرد و به نقطهیى مطمئن رسانید. ده سال رهبرى او براى مردم و مدیران ما، یادگارى فراموشنشدنى و ذخیرهیى بس گرانبهاست.
فرازی از پیام به ملت شریف ایران در تجلیل از امام امّت ۱۸/۳/۱۳۶۸
*شخصیت ممتاز
شخصیت امام(رحمت الله علیه) با هیچکدام از رهبرهاى دنیا قابل مقایسه نیست؛ او را فقط با پیامبران و اولیا و معصومان(علیهم السّلام) مىتوان مقایسه کرد. او شاگرد و دنبالهروِ آنها بود و به همین خاطر نمىتوان با رهبرهاى سیاسى دنیا مقایسهاش کرد.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فرماندهان و اعضای کمیتههای انقلاب اسلامی ۱۸/۳/۱۳۶۸
*انسانی حکیم و حلیم و آیندهنگر
امام(ره) انسانى بسیار عاقل، دوراندیش، حکیم، آدمشناس، تیزبین، حلیم، متین و آیندهنگر بود؛ که هرکدام از این صفات، کافى بود که شخصى را در مرتبهیى والا جاى دهد و احترام همگان را جلب کند. متانت و بردبارى و حلم امام بهگونهیى بود که اگر صد نفر در مجلسى سخنانى مىگفتند که او آنها را قبول نداشت، تا لازم نمىدانست، حرفى نمىزد و سکوت مىکرد؛ در صورتى که اگر در حضور آدمهاى معمولى کلمهیى گفته شود که برخلاف عقیدهى آنها باشد، طوفانى در روحشان به وجود مىآید که سریعاً پاسخ بدهند.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فرماندهان و اعضای کمیتههای انقلاب اسلامی ۸/۳/۱۳۶۸
*امیر بر هویها و خواهشها
حقیقتاً براى انسان بزرگ و شخصیت بىنظیرى مثل امام عزیز و بزرگوارمان، جا دارد که برگزیدهترین انسانها و هوشمندترین ذهنها و صافترین و پاکترین دلها و جانها، از احساس تعظیم و تکریم سرشار شوند. فرق است میان شخصیتى که به خاطر مقام و سمت ظاهریش مورد احترام و تجلیل واقع مىشود، و کسى که شخصیت و عظمت و عمق وجود و آراستگیهاى گوناگون او، هر انسان بزرگ و قوى و هوشمندى را به تعظیم و تجلیل و ستایش و تکریم وادار مىکند. امام عزیز ما، از این نوع انسانها بود.
امام(ره)، خصلتهاى گوناگونى داشت: بسیار خردمند و عاقل و متواضع و هوشیار و زیرک و بیدار و قاطع و رئوف و خویشتندار و متقى بود. نمىشد حقیقتى را در چشم او واژگونه جلوه داد. داراى ارادهیى پولادین بود و هیچ مانعى نمىتوانست او را از حرکت باز دارد. انسانى بسیار دلرحم و رقیق بود؛ چه در هنگام مناجات با خدا که از خود بىخود مىشد، و چه در هنگام برخورد با نقطههایى از زندگى انسانها که بهطور طبیعى دلها را به عطوفت و رأفت وادار مىکند. انگیزههاى نفسانى، جاذبههاى مادّى، هوىها و هوسها، نمىتوانست به قلهى رفیع وجود باتقواى او دستاندازى کند. او امیر هوىها و خواهشهاى خود بود؛ ولى خواهشها بر او حکومت نمىکردند. صبور و بردبار بود و سختترین حوادث در اقیانوس عظیم وجود او، تلاطم ایجاد نمىکرد.
*شخصیت درخشنده
من قادر نیستم خصلتهاى انسانى و والاى این مرد بزرگ را که مثل خورشید در تاریخ ایران درخشید، توصیف کنم. سالهاى متمادى خدمت امام بودم. از سال ۳۷ با ایشان آشنا شدم و به درس او مىرفتم. در دورههاى مختلف زندگى و در بحرانهایى که پیش مىآمد، رفتار حسابشدهى آن مرد را دیده بودم. این انسان استثنایى، اصلاً از نوع مردم زمان ما نبود. واقعاً نمىتوانم خصلتها و خصوصیات این مرد بزرگ را توصیف کنم.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت نمایندهی امام در ارتش، وزیر دفاع و … ۱۸/۳/۱۳۶۸
*عابد و مخلص
نکتهى اصلى این است که اگر در مجموعهى ذىقیمتى که شخصیت معنوى امام(ره) را تشکیل داده بود، عنصر عبودیت و اخلاص وجود نمىداشت، او به این موفقیتها نمىرسید. بنابراین، کارهاى انجام شده، خیلى عظیمتر از آن است که شخصیتى با همهى آن خصوصیات منهاى ارتباط با خدا بتواند آن کارها را انجام دهد.
امام که توانست این حرکت عظیم را در دنیا به وجود آورد، به خاطر آن بود که با خدا ارتباط داشت و در این راه ملاحظهى هیچ چیزى را نمىکرد. امروز که او در میان ما نیست، سیل اعترافها و تعریفها سرازیر شده است و همهى دنیا به اقدام عظیم او که اقیانوس انسانها را به حرکت درآورد، معترفند. این کار بزرگ، تنها در سایهى قاطعیت و اراده و هوش و شجاعت و تیزبینى و آیندهنگرى به وجود نیامد؛ این خصلتها قادر نبودند این طوفان عظیم را پیش آورند؛ عنصر اصلى، ارتباط با خدا و کمک خواستن از او بود که نام امام(ره) و کار او را در تاریخ جاودانه کرد.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت جهادگران جهاد سازندگی ۲۰/۳/۱۳۶۸
*شخصی ممتاز و جامع صفات
رهبر کبیر عزیز و امام فقید بزرگوار ما، چهرهى درخشانى در عالم بود و حقیقتاً مثل او را نه در این زمان و نه در زمانهاى گذشته نداشتیم و در میان چهرههاى معروف عالم – بعد از انبیا و اولیا(علیهمالسّلام) – شخصیتى با این عظمت و خصوصیات مثبت و جامعالابعاد و جامعالاطراف سراغ نداریم. من عقیدهى قاطع دارم که اگر این بزرگوار همهى آن خصوصیات مثبت چون: علم و قاطعیت و هوش و شجاعت و اراده را دارا بود، ولى اخلاص و ارتباط با خدا و تنزه از شرک – به معناى تجنب از اهواى خود و دیگران – را نمىداشت، به این توفیقات دست نمىیافت. این توفیقات بزرگ در زمانى به وجود آمد که تمام نشانهها حکایت از انزواى دین و کهنه شدن و فرسوده شدن آن و روآمدن تفکرات و اخلاق و شیوههاى مادّى و حاکمیت هوسهاى
شیطانى و بشرى در دنیا داشت.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فقها و حقوقدانان شورای نگهبان ۲۱/۳/۱۳۶۸
*راز موفقیت اخلاص و اتصال به خدا
به اعتقاد من، مهمترین و تعیینکنندهترین راز موفقیت او، همان اخلاص و توجه و اتصال به خدا بود. ایشان توانست معناى «ایّاک نستعین» را در عمل خود مجسم کند و به منبع لایزال قدرت الهى متصل شود. وقتى یک انسان کوچک و ضعیف و ظرف محدودى، خودش را به اقیانوس بىپایانى وصل مىکند، دیگر هیچ عاملى وجود ندارد که بتواند بر او فایق آید. اگر هر انسانى همین کار را بکند، همانگونه خواهد شد. البته انسانها به آسانى نمىتوانند این کار را بکنند؛ ولى ایشان توانست و کرد. ما باید به قدر وسع خودمان تلاش کنیم. بزرگان در قلهها ایستادند، ما نیز از دامنهها حرکت کنیم و به آن سمت پیش برویم؛ هرچند به آن قلهها هم دست پیدا نکنیم؛ ولى بههرحال حرکت و رفتن، فریضه و وظیفهى همهى ماست.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فقها و حقوقدانان شورای نگهبان ۲۱/۳/۱۳۶۸
*عابد و مخلص
عامل موفقیت رهبر عظیمالشأن ما – آن امام استثنایى و بىنظیر – این بود که توانست اقیانوس عظیمى را اینطور به حرکت درآورد و میلیونها انسان را خدایى کند و راه اسلام را، راه زندگى قرار دهد و اسلامى را که همهى قدرتهاى دنیا علیه او بسیج شده بودند، عزیز کند و معنویت و ارزشهاى منزوىشدهى معنوى را دوباره احیا نماید.
او چون مرد خدا بود و براى خود کار نمىکرد، خدا نیز بندهى صالحش را هدایت کرد و به دل و ذهن او صفا و روشنىیى بخشید، تا راه را پیدا کند. به او جرأت و شهامت داد، تا در مقابل دنیایى از دشمن بایستد؛ و با دل او انس گرفت، تا از روگردانى انسانها در روزگار غربت، وحشت نکند.
یک روزى امام ما مثل نوح و ابراهیم(علیهماالسّلام)، در غربت و تنهایى و اقلیت بود؛ اما از تنهایى و تهدید نترسید و خدا را از همهى خلایق بزرگتر شمرد. برادران و خواهران! شما که بندگان مؤمن خدا هستید و به خاطر او قیام و حرکت و اقدام کردید و شعار دادید و تصمیم گرفتید جبهه را پُر کنید و شهید دادید و در راه خدا انفاق کردید و تنهاى خود را به زحمت انداختید، بدانید که راز اصلى این است که باید با تکیه بر خدا، به دنبال اهداف الهى حرکت کنید.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت جمع کثیری از مردم استان همدان و ساری و ساوه ۵/۴/۱۳۶۸
*امام ، علمدار اسلام ناب
امروز هم در دنیا اسلامى که با ظلم و زورگویى درافتد و چپاولگرى و فساد را محکوم کند، وجود دارد. این اسلام باید در انتظار دشمنى ابرقدرتها و امریکا و صهیونیستها و کمپانیهاى غارتگر عالم و سلاطین فاسد و رؤساى مفسد امروز دنیا باشد.
روزى که ما پشت سر امام عزیز و علمدار اسلام ناب، شعارهاى اسلام واقعى را مطرح مىکردیم، مىدانستیم که دشمنها و قدرتها و ابرقدرتها در مقابل ما صفآرایى مىکنند. در صدر اسلام هم همینگونه بود. آن روزى که یهودیها و منافقان و کفار و مشرکان، اطراف مدینهى پیامبر را محاصره کردند و جنگ احزاب و خندق را به وجود آوردند، مؤمنین واقعى گفتند: «هذا ما وعدنااللَّه و رسوله»؛ این، چیز تازهیى نیست. خدا و رسولش به ما گفته بودند که بدها و شریرها و فاسدها علیه شما همدست خواهند شد. بنابراین، آنها چون صدق وعدهى الهى را دیدند، ایمانشان قویتر شد.
هرجا که اسلام واقعى آشکار شد، اگرچه قدرتهاى خبیث و پلید در مقابل آن صفآرایى کردند، اما انسانهاى پاک و دلهاى مطهر و روحهاى صاف و فطرتهاى پاک و ناآلوده، با همهى توان و وجود از آن حمایت کردند. چرا ده میلیون انسان عزادار در ایام رحلت امام(ره) گرد پیکر مطهر آن بزرگوار جمع شدند و آنگونه بر سر و سینهى خود مىزدند؟ چرا صدها میلیون مسلمان در سرتاسر عالم، به خاطر درگذشت یک انسان، اینطور عزادار و داغدار شدند؟ محبوبیت امام ما به خاطر چه بود؟ جواب، یک کلمه است: به خاطر اسلام. خود آن بزرگوار این نکته را به ما یاد داد و خود او به ما فهماند و تأکید کرد که به خاطر اسلام، خدا دلها را متوجه انقلاب و رهبر و ملت ایران کرد.
آن چیزى که به پاها و دلهاى شما قوّت داد، تا بتوانید راههاى طولانى را طى کنید و به اینجا بیایید، اسلام ناب و مدافع مظلوم و ناسازگار با ظالم بود. این اسلام است که دلها را جذب و جمع مىکند و نیرویى عظیم و شکستناپذیر به وجود مىآورد. راز اصلى همین نکته است، که ما باید آن را درست درک کنیم و همیشه به یاد داشته باشیم.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت روحانیون و مسئولان و مردم استانهای فارس، هرمزگان، شهرهای قزوی، تاکستان و …. ۲۱/۴/۱۳۶۸
*دشمن شناسی، دوست شناسی
امام خصوصیات ممتاز فردى خیلى داشت؛ اما توفیقات او بالاتر از آن بود که به خصوصیات فردى یک انسان – هرچه هم بالا – متکى باشد. شجاعت و آگاهى و عقل و تدبیر و دوراندیشى امام بسیار ممتاز بود – در اینها هیچ شکى نیست – اما توفیقاتى که آن بزرگوار به دست آورد، خیلى بالاتر از این است که به شجاعت و عقل و تدبیر و آیندهنگرى زیاد یک انسان متکى باشد.
آن توفیقها از جاى دیگر نشأت مىگرفت، که در درجهى اول از اخلاص او ناشى مىشد؛ «مخلصین له الدّین». مخلص خدا بود و کار را فقط براى او – ولاغیر – انجام مىداد. لذا اگر همهى دنیا هم در مقابل او قرار مىگرفتند و از او چیزى مىخواستند که مورد رضاى خدا نبود، انجام نمىداد.
در درجهى دوم، توکل و حسن ظن به خدا داشت. هیچ کارى در نظر او خارج از قدرت الهى نبود. کارهاى بزرگ، حرکتهاى عظیم، کندن کوههاى راسخ و جبال راسیات براى او میسور بود؛ چون عقیده داشت که به خدا متکى است و خدا او را کمک مىکند؛ و چون به خدا توکل داشت، لذا با حسن ظن مىنگریست.
امام دو خصوصیت دیگر هم داشت، که این هم جز با نورانیت الهى ممکن نبود، و آن عبارت بود از: دشمنشناسى و دوستشناسى. در شناخت دشمنها و دوستها اشتباه نکرد. از اول دشمنها را شناخت و آنها را اعلام کرد و تا آخر هم در مقابلشان ایستاد، و نیز از اول دوستها را شناخت و آنها را اعلام کرد و تا آخر هم از دوستى آنها منتفع شد.
فرازی از خطبههای نماز جمعه ۲۳/۴/۱۳۶۸
*ذات ممتاز و تربیت شده
مکرراً در طول این چند سال فکر مىکردم و به ذهنم مىرسید که بخش مهمى از پیروزیهاى ما، ناشى از روحیات شخص امام(رحمت الله علیه) است. یعنى آن بزرگوار، علاوه بر این که حقاً و انصافاً یک ذات ممتاز و تربیت شده و ریاضت کشیده و روى خود کار کرده بود – همهى کسانى که از قدیم ایشان را مىشناختند، این نکته را تصدیق مىکنند – اما احساس مىکردیم که در همین دوران انقلاب هم، ایشان در درون خود متوقف نبودند و مثل اولیاى خدا و وجود مقدس پیامبر و ائمه – که دایماً در حال پیشرفت و تحول و تکامل بودند – سیر پیشرفت و تکامل را طى مىکردند.
لحظهى بعثت رسولاکرم(ص)، مثل لحظهى رحلتشان نبود. در این بیستوسه سال، ایشان خیلى پیشرفتها و ترقیات داشتند که براى ما افراد عادى، دهشتانگیز است. مؤمن اینگونه است و لحظه به لحظه در حال پیشرفت مىباشد. امام(ره) نیز عیناً همینطور بودند و ما آن را – مخصوصاً در مواقع خاص – احساس مىکردیم. مثلاً در ماه رمضان، ایشان معمولاً هیچ ملاقاتى نداشتند و بیشتر به خودشان مىپرداختند. بعد از ماه رمضان که انسان با ایشان ملاقات مىکرد، محسوس بود که نورانیتر و معنویتر شدهاند. یقیناً بسیارى از موفقیتهاى انقلاب و این ملت، ناشى از همان کانون جوشان منوّر بود.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از علما، ائمهی جمعه و نهادهای انقلابی، … ۲۶/۷/۱۳۶۸
*لطافت و روح عرفانی
هویت هنرى امام، بعد از رحلتشان براى همه آشکار شد. شاید خیلیها اصلاً نمىدانستند که امام اهل شعر یا شاعر است؛ آنهم شعر با این مایه از لطافت عرفانى وآن سوخته حالىِ مخصوص یک انسان عارف دلباخته. این بزرگوار، با آن روح عرفانى، همان کسى است که صدایش قویترین صداها علیه استکبار جهانى بود. یعنى لطافت روحى با قوّت ارادهى آنچنانى همراه مىشود و بزرگترین کارهاى روزگار ما را انجام مىدهد.
واقعاً تشکیل جمهورى اسلامى، فقط تشکیل یک حکومت جدید و از بین بردن یک حکومت قدیم نبود؛ کار خیلى مشکلتر از این بود. در دنیایى که همه چیز در جهت مادّیت است و شاید حدود دویست سال است که بهطور برنامهریزى شده، علیه ادیان و بخصوص علیه اسلام کار مىشود، تأسیس حکومت اسلامى در یکى از حساسترین نقاط دنیا، واقعاً کار معجزهآسایى بود. آن بزرگوار، با قوّت ارادهى خودش توانست همهى نیروهاى عظیم مردمى را بهکار گیرد و این معجزه را به کمک پروردگار تحقق ببخشد.
خیلى مهم است که آن روح لطیف، در طول سالهاى متمادى مبارزه – که مشکلات فراوانى به همراه داشت – با قوّت اراده و استقامت در راه، یک سر مو به چپ و راست نرفت. بهنظر من، ایشان براى همهى ما و شما بهعنوان هنرمندان متعهد و مؤمن و براى هر قشرى به عناوین مختلف، الگو هستند و بایستى از ایشان تعلیم گرفت.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با شعرا، قصهنویسان، فیلمسازان و … ۲۱/۸/۱۳۶۸
*مرد استغاثه و مناجات و دعا
اعتقادم این است که اگر امامِ بزرگوارِ بىنظیرِ ما – که واقعاً در میان مردم این زمان، نظیرى براى ایشان نمىشناسیم و بعد از ائمهى هدى و اولیاءاللَّه(علیهمالسّلام) نظیر ایشان را بسیار کم سراغ داریم – با این مفاهیم مأنوس نبود و با مناجات و دعا سروکار نداشت و اهل تضرع و استغفار و استغاثه و گریه و توسل نبود، بسیار بعید بود که خداى متعال این همه توفیق را به ایشان ارزانى بدارد. موفقیتهاى این بزرگوار، بهمیزان زیادى مرهون همین ارتباط با خدا و باز بودن راه دلِ او با درگاه الهى و استغاثه و مناجات و دعا بود. انسان، پیشرفت لحظه به لحظهى این مرد معنوى و الهى را در طى سالهاى اخیر احساس مىکرد. هر ماه رمضانى که بر این بزرگوار مىگذشت، انسان مىدید که نورانیتر شده و خداى متعال او را هدایت مىکردهاست.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جمع کثیری از پاسداران ۱۰/۱۲/۱۳۶۸
*سیر دائمی به سوی کمال
این امامى که شماها و دنیا را اینطور دلباخته کرد – دلباختگى هم نبود، دلها را از جا کند؛ همچنانکه دنیا را زیرورو کرد – راز کارش در یک کلمه بود. مشکل من و امثال من هم این است که این کلمه را درست بفهمیم و بتوانیم عمل کنیم. گفتنش به زبان آسان است؛ عمل کردنش سخت است. آن کلمهیى که ماها شاید حتّى درست نتوانیم آن را بفهمیم، او بدان عمل کرده بود. آن کلمه، عبارت از سیر دایمى به سوى کمال بود. شما خیال نکنید که امامِ سال ۶۸ که به جوار الهى رفت، همان امامِ سال ۵۷ بود که وارد ایران شد. نخیر، امام خیلى جلو رفته بود، خیلى پیشرفت کرده بود، خیلى بالا رفته بود.
درست است که ما منازل امثال آن بزرگوار را نمىتوانیم بفهمیم؛ اما از همین پایین که انسان نگاه مىکند، اوج آن باز بلندپرواز را مىبیند. خدا شاهد است که بعد از هر ماه رمضان، گاهى که خدمت امام مىرسیدم، برایم محسوس بود که در این ماه رمضان، امام نسبت به گذشته بالاتر رفته، پرواز کرده و از مادّه دورتر شده است. روزبهروز جلوتر مىرفت و خودش را کاملتر مىکرد. انسان مؤمن، این است. «من ساوى یوماه فهو مغبون». اگر دو روزمان مثل هم باشد، سرمان کلاه رفته است. مغبون، یعنى فریب خورده، سرکلاهرفته. و کسى که فردایش از امروزش بدتر باشد، «فهو ملعون»؛ یعنى طرد شده است.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان و جمعی از سپاهیان و اعضای کمیته انقلاب اسلامی … ۲۹/۱۱/۱۳۶۹
*راز توفیقات پیوسته
امام عظیمالشأن که فجر انقلاب اسلامى را در دل تاریکیهاى مادّیت و فساد و ظلم و فسق کنونى جهان به درخشش آورد، شاگرد صادق و مؤمن و مخلص مکتب نبوى بود؛ و این بود سرّ توفیقات پیوسته و محیرالعقول او در برانگیختن مردم و در هراس افکندن به دل ظالمان و جهانخواران و در پیروزیش در صحنههاى گوناگون.
فرازی از پیام مقام معظم رهبری به کنفرانس اندیشهی اسلامی ۱۵/۱۱/۱۳۷۰
*رهبر و زمامدار، زاهد و عارف
آنچه که در دوره بعد از تشکیل نظام اسلامى، از ابعاد وجودى امام مشاهده شد، به نظر من به مراتب مهمتر و عظیمتر بود از آنچه که قبلاً دیده شده بود. در این دوران، امام – این شخصیت برجسته و ممتاز – در دو بُعد و دو چهره مشاهده مىشود: در دوران حکومت، یک چهره، چهره رهبر و زمامدار است؛ یک چهره، چهره یک زاهد و عارف. ترکیب این دو با هم، از آن کارهایى است که جز در پیامبران، جز در مثل داود و سلیمان، جز در پیامبرى مثل پیامبر خاتم صلّىاللَّهعلیهوآلهوسلّم انسان نمىتواند دیگر پیدا کند. اینها حقایقى است که ملت ایران در طول سالهاى متمادى آنها را لمس کرده؛ ما هم که از نزدیک شاهدش بودیم و دیدیم. تربیت اسلامى و قرآنى این است. امام به چنین چیزى همه را دعوت مىکرد؛ نظام اسلامى را براى تربیت انسانهایى از این قبیل مىخواست و مىپسندید؛ همانطور که خود او مظهر اعلاى آن بود. در چهره یک حاکم و زمامدار و رهبر، امامِ بزرگوار مردى هوشیار، باشهامت، باتدبیر، باابتکار و دریادل بود. امواج سهمگین در مقابل او چیز کماهمیتى محسوب مىشدند. هیچ حادثه سنگینى نبود که بتواند او را شکست دهد و او را به خضوع در مقابل آن حادثه وادار کند…
امام در موضع یک انسان مقتدر و یک انسان بااراده بود؛ انسانى که اگر جنگ پیش بیاید، مىتواند تصمیم بگیرد؛ اگر صلح هم باشد، مىتواند تصمیم بگیرد. براى اداره یک کشور و براى مواجهه با دشمنان، مىتواند تصمیمگیرى کند. اما همین انسان، در چهره زندگى شخصى و خصوصى خود، یک انسان زاهد و عارف و منقطع از دنیاست. البته منظور، دنیاى بد است؛ همان چیزى که خود او مىگفت دنیاى بد، آن چیزى است که در درون شماست. این ظواهر طبیعت – زمین و درخت و آسمان و اختراعات و امثال اینها – دنیاى بد نیست. اینها نعمتهاى خداست؛ باید اینها را آباد کرد. دنیاى بد، آن خودخواهى، آن افزونطلبى و آن احساس تعلّقى است که در درون انسان است. امام از این دنیاى بد بهکلّى منقطع بود.
فرازی از خطبه نماز جمعه ۱۴/۳/۱۳۷۸