Views: 0
در روز غدیر، چند آیه از جانب خداوند متعال نازل شد که با استناد به روایات، آن ها را می آوریم.
آیه ی یکم(یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ)؛(۱)
ای پیامبر! آن چه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده است، به طور کامل (به مردم) برسان و اگر انجام ندهی رسالت او راانجام نداده ای و خدا تو را از (خطرهای) مردم حفظ می کند.
پیش از سخنرانی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر این آیه نازل شد. روایات اهل بیت علیهم السلام نیز بر نزول این آیه در روز غدیر صحّه می گذارند.
شیخ محمّد بن یعقوب کلینی رحمه الله درگذشته سال ۳۲۸ هجری به سند خود از امام محمّد باقر علیه السلام این گونه نقل می کند:
خداوند، به پیامبر خود دستور داد که ولایت علی علیه السلام را اعلام کند و این آیه را بر او نازل کرد:
(إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَ هُمْ رَاکِعُونَ)؛(۲)
ولیّ و صاحب اختیار شما تنها خدا، پیامبر او و کسانی هستند که ایمان آورده اند؛ همان کسانی که نماز را برپا می دارند و در حال رکوع، زکات می دهند.
در این آیه، ولایت اولی الامر واجب شد، اما مردم از کنه این ولایت، آگاه نبودند. از این رو خداوند به حضرت محمّد صلی الله علیه و آله فرمان داد تا به سان نماز، زکات، روزه و حجّ، ولایت را نیز برای مردم تفسیر نماید.
هنگامی که این دستور، ابلاغ شد، سینه ی رسول خدا صلی الله علیه و آله به تنگ آمد و ترسید که مردم از دین خود، مرتدّ شده و او را تکذیب نمایند. از این رو با پروردگار متعال، درد دل نمود.
در این هنگام، خداوند متعال به آن حضرت این گونه وحی فرمود:
(یاأیُّهَا الرَّسُولُ بَلّغ ما اُّنزِلَ إلَیکَ مِن رَبِّکَ وإن لَم تَفعلَ فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَاللهُ یَعصِمُکَ مِنَ النّاسِ)؛
ای پیامبر! آن چه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده است، به طور کامل (به مردم) برسان و اگر انجام ندهی رسالت او را انجام نداده ای و خدا تو را از (خطرهای) مردم حفظ می کند.
به همین جهت، رسول خدا صلی الله علیه و آله از دستور خدای تعالی اطاعت نمود و در روز غدیر خم، ولایت علی (علیه السلام) را اعلام فرمود. ایشان ندای نماز جماعت، سرداد و از مردم خواست تا شاهدان، غایبان را آگاه سازند… .(۳)
حافظان بزرگ و عالمان مشهور اهل سنّت نیز هم چون ابن ابی حاتم، ابن مردویه، ثعلبی، ابونعیم اصفهانی، واحدی، حسکانی، ابن عساکر، فخر رازی، نیشابوری، عینی، جلال الدین سیوطی و… نزول این آیه را در روز غدیر نقل کرده اند.(۴)
آیه ی دومهنگامی که سخنرانی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر پایان یافت و حاضران با امیر مؤمنان علی علیه السلام بیعت کردند، این آیه نازل شد:
(الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلاَمَ دِیناً)؛(۵)
امروز دین شما را به حدّ کمال رساندم و بر شما نعمتم را تمام کردم و بهترین آیین را که اسلام است بر شما برگزیدم.
شیخ کلینی رحمه الله به سند خود از امام محمّد باقر علیه السلام، حدیث سخنرانی امیر مؤمنان علی علیه السلام را که به خطبه «وسیله» معروف است، نقل می کند. امیر مؤمنان علی علیه السلام در این سخنرانی مفصّل می فرماید:
آنگاه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به سوی غدیر خم رفت و مسلمانان به دستور ایشان، چیزی شبیه به منبر را آماده کردند. پیامبر صلی الله علیه و آله بر فراز آن منبر رفت و بازوی مرا گرفت تا جایی که سفیدی زیر بلغش نمایان شد؛ آنگاه با صدای بلند فرمودند:
من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه؛
هر که من مولای او هستم علی مولای اوست، خدایا! دوستداران او را دوست و دشمنانش را دشمن بدار.
بنابراین، دوستی با من، دوستی با خدا و دشمنی با من، دشمنی با خداست و در این هنگام، خداوند این آیه را نازل کرد:
(الیَومَ أکمَلتُ لکُم دینَکُم وَأتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتی وَ رَضیتُ لَکُم الإسلامَ دیناً)؛
امروز دین شما را به حد کمال رساندم و بر شما نعمتم را تمام کردم و بهترین آیین را که اسلام است برای شما برگزیدم.
از این رو، ولایت من، موجب تکمیل دین و خشنودی پروردگار بزرگ شد.(۶)
شایان ذکر است که برخی از عالمان و حافظان بزرگ اهل سنّت همانند ابن مردویه، ابونعیم اصفهانی، ابن مغازلی، موفّق مَکی، ابوحامد صالحانی، حموینی و… نیز نزول این آیه در روز غدیر را نقل کرده اند.(۷)
آیه ی سومهنگامی که مردم با امیر مؤمنان علی علیه السلام بیعت کردند و این بیعت پایان یافت درباره شخصی به نام نعمان فهری این آیه نازل شد:
(سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ * لِلْکَافِرینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ)(۸)
پرسنده ای، عذاب حتمی درخواست کرد؛ عذابی که بر کافران است و هیچ دفع کننده ای ندارد.
شیخ فرات بن ابراهیم کوفی رحمه الله به سند خود چنین نقل می کند:
حسین بن محمّد خارفی می گوید: از سفیان بن عیینه پرسیدم: آیه ی (سَأَلَ سَائِلٌ) درباره چه کسی نازل شده است؟
سفیان پاسخ داد: پسر برادرم! از چیزی پرسیدی که پیش از تو هیچ کس آن را از من نپرسیده بود. من همین سؤال را از امام جعفر صادق علیه السلام پرسیدم.
آن حضرت از جدّش از پدرش از ابن عباس چنین نقل کرد:
در روز غدیر، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برخاست و به ایراد یک سخنرانی کوتاه پرداخت و آنگاه امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیهما السلام را فراخواند، بازویش را گرفت و آنگاه دستش را بالا برد تا جایی که سفیدی زیر بغل هر دو نمایان شد.
در این هنگام پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
ألم اُبلّغکم الرساله؟ ألم أنصح لکم؟
آیا رسالتم را به شما ابلاغ نکردم؟ آیا شما را ناصح و خیرخواه نبودم؟
گفتند: آری، همین طور است.
فرمود:
من کنت مولاه فهذا علی مولاه، اللهمّ وال من والاه، و عاد من عاداه، وانصر من نصره، واخذل من خذله؛
هر که من مولای او هستم این علی، مولای اوست. خدایا! دوستداران او را دوست و دشمنانش را دشمن بدار.
خداوندا! هر که او را یاری کند، او را یاری نما و هر که او را تنها گذارد، تنهایش گذار.
سخن پیامبر صلی الله علیه وآله بر سر زبان ها افتاد و به نعمان فهری رسید. نعمان، شترش را پالان کرد و بر آن سوار شد… آنگاه به نزد پیامبر صلی الله علیه وآله آمد و سلام کرد.
پیامبر صلی الله علیه وآله نیز پاسخ او را داد.
نعمان گفت: ای محمّد! ما را دعوت کردی که «لا إله إلاّ الله» بگوییم، ما اجابت کردیم، آن گاه از ما خواستی به نبوّت تو ایمان بیاوریم و ما نیز با وجود برخی تردیدها، ایمان آوردیم. آن گاه ما را به نماز دعوت نمودی و ما به دعوت تو لبّیک گفتیم. سپس ما را به روزه داری فراخواندی و این کار را انجام دادیم؛ بعد از آن، ما را به حجّ دعوت نمودی و آنگونه که تو می خواستی، انجام دادیم، آن گاه گفتی: هر کدام از شما که دویست درهم کسب کند، باید همه ساله، خمس آن را صدقه بدهد، ما نیز این فرمان تو را اجرا کردیم.
اکنون پسر عمویت را برگزیده ای و او را مهتر ما قرار داده ای و می گویی: «هر که من مولای او هستم این علی مولای اوست، خدایا! دوستداران او را دوست و دشمنانش را دشمن بدار، خداوندا! هر که علی را یاری کند، یاریش کن و هر که او را تنها گذارد، تنهایش گذار». آیا این سخنان از جانب توست یا از جانب خدا؟
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله سه بار فرمود:
بل عن الله؛
قطعاً از جانب خداوند است.
در این هنگام نعمان فهری به حالت خشم، برخاست و گفت: خداوندا! اگر این گفته های محمّد، حق است، بارانی از سنگ آسمانی بر ما ببار تا بلایی برای نسل کنونی و آیه ای برای نسل های بعدی ما باشد؛ و اگر این سخنان محمّد دروغ است، بلایت را بر او نازل کن!
آنگاه به شترش نهیب زد و زانوبند آن را باز کرد. سپس بر آن سوار شد و رفت. هنگامی که از آن دشت پهناور بیرون می رفت. خدای تعالی از آسمان سنگی را بر سرش فرو فرستاد؛ به گونه ای که پس از اصابت به سر نعمان، سنگ از پشتش بیرون زد و او را به هلاکت رساند.
در این هنگام، خدای تعالی این آیه ها را درباره نعمان فهری نازل کرد:
(سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ*لِلْکَافِرینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ * مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعَارِجِ)؛(۹)
پرسنده ای، عذاب حتمی درخواست کرد؛ عذابی که بر کافران است و هیچ دفع کننده ای ندارد. این عذاب از خدای صاحب معارج است.(۱۰)
نزول این آیه شریفه را نیز برخی از عالمان و محدّثان بزرگ اهل سنّت همانند ثعلبی، سبط ابن جوزی، زرندی، سمهودی، ابن صبّاغ، مناوی، حلبی و… درباره نعمان فهری نقل کرده اند.(۱۱)
گفتنی است که این حدیث با همین متن، در تفسیر ثعلبی و به سند خود او از سفیان بن عیینه نیز نقل شده است.(۱۲)
آیه ی چهارمشیخ علی بن ابراهیم قمی رحمه الله- از بزرگان قرن سوم- به سند خود از امام جعفر صادق علیه السلام نقل می کند که آن حضرت فرمود:
در روز غدیر و در شأن امیر مؤمنان علی علیه السلام این آیه ها نازل شد:
(وَ إِنَّهُ لَتَنْزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ*نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ*عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ)؛(۱۳)
و به یقین این (قرآن) از جانب پروردگار جهانیان نازل شده است. روح الأمین آن را نازل کرده؛ بر قلب تو، تا از بیم دهندگان باشی.(۱۴)
پینوشتها:
۱- سوره ی مائده: آیه ی ۶۷٫
۲- سوره ی مائده: آیه ی ۵۵٫
۳- الکافی، ۱/ ۲۸۹، حدیث ۴٫
۴- الدّر المنثور: ۲/ ۲۹۸، أسباب النزول: ۱۱۵، ترجمه أمیرالمؤمنین من تاریخ مدینه دمشق: ۲/ ۸۶، التفسیر الکبیر: ۱۲/ ۴۹، تفسیر نیشابوری:۱۲۹/۶-۱۳۰، عمده القاری: ۱۸/ ۲۰۶٫٫٫ .
۵- سوره ی مائده: آیه ی ۳٫
۶- الکافی: ۸/ ۲۷٫
۷- المناقب، ابن مغازلی: ۱۸، خوارزمی: ۸۰، فرائد السّمطین: ۱/ ۷۴٫٫٫ .
۸- سوره ی معارج: آیات ۱و ۲٫
۹- سوره ی معارج: آیه های ۱-۳٫
۱۰- بحارا الانوار: ۱۷۵/۳۷٫
۱۱- تذکره الخواص: ۳۰، نظم درر السمطین: ۹۳، الفصول المهمّه: ۴۲، فیض القدیر: ۶/ ۲۸۱، السیره الحلبیه: ۳/ ۳۳۷، نورالابصار: ۷۸٫٫٫ .
۱۲- بحارالأنوار: ۳۷/ ۱۷۶٫
۱۳- سوره ی شعراء: آیه های ۱۹۲- ۱۹۴٫
۱۴- تفسیر القمی: ۲/ ۱۲۴، شیخ محمّد محسن فیض کاشانی – متوفّای سال ۱۰۹۱ هجری- نیز این حدیث را به نقل از تفسیر القمی در کتاب الصّافی فی تفسیر القرآن: ۴/ ۵۰ آورده است.
منبع مقاله: حسینی میلانی، علی؛ (۱۳۹۰)، غدیر به روایت اهل بیت (علیهم السلام): نگاهی کوتاه به حدیث غدیر در منابع شیعی، قم: