Views: 3
نخستین روز از آخرین ماه سال قمری، سالروز پیوندی آسمانی است که دیگر هیچ گاه مانند آن در تاریخ تکرار نشد. علی علیه السلام ، پیشوای پارسایان با فاطمه علیهاالسلام ، برترین بانوی جهان پیمان عشق بست و خدا، والاترین فرستاده خویش را بر این پیمان گواه گرفت. برکت این ازدواج، عمری به گستردگی آفتاب دارد؛ هم چنان که یاد و نام آن در تاریخ برای همیشه مانا گردید. اول ذیحجه، روزی مبارک برای همه نوگامانی است که دل به زندگی فاطمی علیهاالسلام داده اند تا شادی خود را با خاطره همیشه روشن آن روز مبارک، پیوند زنند. در مراسمی بی ریا و ساده، پس از یک خواستگاری بی پیرایه و به دور از تشریفات و سخت گیری ها، با تعیین مهریه ای برابر دارایی داماد و آن هم بسیار اندک و تهیه جهیزیه ای به همان اندازه ساده و بی پیرایه، آسمانی ترین و نورانی ترین پیوند عالم خلقت جان گرفت.
برگی از دفتر فضائل و مناقب علوی و فاطمی علیهماالسلام
امام صادق (ع): لولا ان الله تبارک و تعالی خلق امیرالمؤمنین (ع) لفاطمه ما کان لها کفو علی ظهر الارض من آدم و من دونه؛ اگر خدای تبارک و تعالی امیرالمؤمنین (ع) را برای فاطمه خلق نکرده بود، برای او بر روی زمین، از آدم گرفته تا دیگران، همتایی وجود نداشت.
فاطمه (س) که سلاله توحیدمدارانی چون ابراهیم خلیل (ع) است، و اوکه دامنش جایگاه پرورش اولیای دین و ضامن بقای رسالت پدربزرگوارش است، همسر و همتایی جز شیر بیشه توحید، امیرالمؤمنین (ع) نخواهد داشت و این چنین است که ازدواجش نیز به امر حق تعالی است؛ (فاطمه (س) گلواژه آفرینش؛ مرتضوی، سید ضیاء)
از انس بن مالک و بریده نقل شده است که گفتند: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله این آیه شریفه (فی بیوت اذن الله ان ترفع [توبه/ ۳۶]) را در جمع یاران تلاوت فرمود، یکی از آن میان برخاست و گفت: کدامین خانه ها مورد نظر است یا رسول الله؟ حضرت پاسخ داد: خانه های انبیاء الهی.
ابوبکر برخاست و اشاره به خانه علی و فاطمه کرد و گفت: ای رسول خدا! آیا این خانه هم شامل این بیوت می باشد؟
حضرت جواب فرمود: بلی این خانه جزء شرافتمندترین و با فضیلت ترین آن خانه ها می باشد. (پرتوی از فضائل امیر مؤمنان، علی علیه السلام، ص: ۱۳۲؛ صافی گلپایگانی، لطف الله)
پیوند آسمانی
از حوادث سال دوم هجرت ازدواج میمون امیر المؤمنین علی(ع) با فاطمه دختر رسول خدا(ص) بود که به امر پروردگار صورت گرفت.
و ملخص آن، چنانکه در روایات بسیاری از شیعه و اهل سنت رسیده است، چنان بود که چون فاطمه به سن رشد رسید بزرگان اصحاب آن حضرت از مهاجر و انصار برای خواستگاری فاطمه به نزد رسول خدا(ص) آمدند و پاسخی که پیغمبر خدا به همه آنها می داد این بود که من در مورد ازدواج فاطمه منتظر فرمان و دستور خدا هستم و گاهی هم صغر سن و کم سالی فاطمه را دلیل بر رد درخواستشان ذکر می فرمود و کسی که تا به آن روز به این عنوان نزد پیغمبر(ص)نرفته بود، علی(ع) بود.
روزی عمر و ابو بکر که هر کدام برای خواستگاری رفته بودند و همان پاسخ را شنیده بودند با خود گفتند: چنین به نظر می رسد که رسول خدا(ص) فاطمه را برای علی نگاه داشته، خوب است به نزد علی برویم و او را برای این منظور نزد پیغمبر بفرستیم و از آن سو جبرئیل نیز نازل شده و دستور ازدواج فاطمه را با علی(ع) از طرف خدای تعالی به پیغمبر ابلاغ کرد.
برای این منظور روزی به جستجوی علی(ع) رفته و او را در نخلستانی که مشغول آبیاری درختان خرما بود پیدا کردند و پیشنهاد خواستگاری کردن فاطمه(ع) را از رسول خدا(ص) بدو دادند و علی(ع) نیز که خود مایل به این کار بود با پیشنهاد آن دو نفر دست از کار کشید و پس از آنکه وضو ساخته و دو رکعت نماز خواند به خانه رسول خدا(ص) آمد ولی شرم و حیا مانع شد که منظور خود را بر زبان آورد ورسول خدا(ص) از وضع ورود و نظر کردن به چهره علی(ع)مقصود او را دانسته و بدو گفت:
برای خواستگاری فاطمه آمده ای؟ و چون پاسخ مثبت شنید از او پرسید: برای انجام این کار از مال دنیا چه دارد؟علی(ع)عرض کرد: شمشیری و اسبی و زره ام و شتر آبکشم. پیغمبر فرمود: اما شتر آبکش و شمشیر و اسب را که نمی توانی صرف این کار کنی و همه آنها مورد حاجت توست ولی زره خود را می توانی صرف این کار کنی.
علی(ع) به بازار آمد و زره خود را به چهارصد و هشتاد درهم فروخت و آن پول را آورده در دست پیغمبر ریخت، آن حضرت نیز مقداری از آن پول را به مقداد بن اسود داد تا جهیزیه ای برای فاطمه تهیه کند، مقداد هم به بازار رفته و سنگ آسیایی با ظرفی برای آب و تشکی از پوست خریداری کرده به نزد رسول خدا(ص) آورد و آن حضرت به کمک یکی از زنان وسایل ازدواج و زفاف زهرا(س) را فراهم کرد و پس از جنگ بدر مراسم زفاف و عروسی انجام شد. ( زندگانی حضرت محمد(ص) , رسولی محلاتی، سید هاشم)
زندگی مشترک علی و فاطمه علیهماالسلام
علی ـ علیه السّلام ـ و فاطمه ـ سلام الله علیها ـ با شناختی که از هم داشتند زندگی ساده خود را با صفا و صمیمیت و همدلی و تفاهم و نظم و ایثار و از خود گذشتگی، که پایه و اساس هر زندگی موفق می باشد را آغاز کردند.
اسبابی چون لباس، زینت، خانه و تجمل و زر و زیور، که در زندگی های مادی موجب اختلافات بزرگی میشود، در نظر علی و فاطمه ارزشی ندارد. از طرف دیگر عشق و علاقه قلبی علی ـ علیه السّلام ـ نسبت به فاطمه و محبت و عشق فاطمه –علیها السلام_ نسبت به علی چنان صفایی به خانواده بخشیده بود که علی ـ علیه السّلام ـ وجود فاطمه را تسکین قلب خود می داند و می فرماید: فاطمه آنچنان کار خانه را به نحو مطلوب انجام میداد و با من برخورد مناسب می کرد که هرگاه با او مواجهه میشدم، تمام غمها و غصههایم بر طرف میشد و قلبم تسکین مییافت»(۱). همکاری و کمک علی ـ علیه السّلام ـ در خانه از یک طرف و ایثار و فداکاری فاطمه ـ سلام الله علیها ـ از طرفی دیگر، به این زندگی صفای دیگر می داد.
پیوند و ازدواجی که زیر سندش را خدا و پیامبرش امضاء کنند و بر مبنای تقوا و پرهیزکاری استوار باشد و اعضای آن را سیده زنان عالم و امیر مومنان ، تشکیل دهند که خداوند اهلش را از هر نوع زشتی و پلیدی دور ساخته باشد، ناسازگاری و اختلاف در آن راه ندارد و از صفا و تفاهم و همدلی موج می زند علی ـ علیه السّلام ـ با کلام روشن خود وجود اختلاف در خانواده خود را رد میکند و می فرماید: هیچ گاه فاطمه از من نرنجید و او نیز هیچ گاه مرا نرنجانید، او را به هیچ کاری مجبور نکردم و او نیز مرا آزرده نساخت، در هیچ امری قدمی بر خلاف میل باطنی من بر نداشت و هر گاه به رخسارش نگاه میکردم، تمام غصههایم بر طرف میشد و دردهایم را فراموش می کردم»
الگوی ازدواج و همسرداری
سراسر زندگی مشترک امام علی علیه السلام و حضرت زهرا علیهاالسلام ، سرشار از مشق های نیکوست. مقام معظم رهبری، در تحلیلی زیبا، از نقش حضرت زهرا علیهاالسلام در فعالیت های تأثیرگذار همسرش چنین یاد می کنند: «در طول ده سالی که پیامبر در مدینه بود، حدود نه سال، جنگ های کوچک و بزرگی ذکر کرده اند (حدود شصت جنگ اتفاق افتاده)، در اغلب آنها امیرالمؤمنین هم بوده است. حالا شما ببینید، او [حضرت زهرا علیهاالسلام [خانمی است که در خانه نشسته و شوهرش مرتب در جبهه است و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ می ماند… از لحاظ زندگی هم وضع رو به راهی ندارند… در حالی که دخترِ رهبر است، دختر پیامبر است، یک نوع احساس مسئولیت هم می کند. ببینید انسان چه روحیه قوی ای باید داشته باشد تا بتواند این شوهر را تجهیز کند، دل او را از وسوسه اهل و عیال و گرفتاری های زندگی خالی کند، به او گرمی بدهد، بچه ها را به آن خوبی تربیت کند… فاطمه زهرا علیهاالسلام این گونه خانه داری، شوهرداری و کدبانویی کردند و این طور محور زندگی فامیل ماندگار در تاریخ قرار
الگوی تربیت فرزندان
حضرت فاطمه – سلام الله علیها – دختر بزرگ ترین رجال مذهبی و سیاسی زمان بود، برای او حضورها و موضعگیری هائی در رابطه با حیات خانوادگی ممکن و میسر بود و می توانست چون دیگر زنان نامدار از خانواده اشراف و سلاطین راهی توأم با ناز و تنعم را در پیش گیرد ولی او این چنین نکرد.
اوخود را در نظام تکوینی حیات قرار داد که خداوند او را موجودی با احساس لطیف و با عاطفه و شور آفریده بود و متحمل و او این سرمایه را در راه ساختن، بعمل آوردن ورشد دادن فرزندان بکار برد. و سند ادعای من در این راه حسن و حسین و زینب و کلثوم اند، با آن برنامه درخشان شان.
او مادری موفق بود زیرا که توانسته است به تربیت فرزندانی بپردازد که همه رزمنده، دلیر و مجاهد فی سبیل الله باشند. کدام مادر است که در طول حیات خود توانسته است فرزندانی چون حسن و حسین بپروراند؟ و کدام زن شجاعی را سراغ داریم که دختر شجاع و قهرمانی چون زینب بپروراند؟
فرزندانش هر کدام الگوی کامل مادر و پدر در همه صفات اخلاقی و انسانی و هر کدام مجسمه فضیلت و پاکی و تقوا بودند و اگر از ما نمونه های مکتب معجزه آسای اسلام را بخواهند ناگزیر باید فرزندان حضرت فاطمه – سلام الله علیها – را معرفی کنیم و این ادعائی است که در آن گزافه و انحرافی نیست، دوست و دشمن بدان اعتراف دارند – و مادری چون حضرت فاطمه – سلام الله علیها – موجد این اسوه هاست.
الگوی عفاف و حجاب
حضرت زهرا سلام الله علیها و علی علیه السلام بعد از ازدواجشان می خواستند کارهای خانه را بین یکدیگر تقسیم کنند ، ولی دوست داشتند که پیغمبر در این کار دخالت بکند چون لذت می بردند. به ایشان گفتند: یا رسول الله! دلمان می خواهد بگوئید که در این خانه چه کارهایی را علی بکند و چه کارهایی را فاطمه؟ پیغمبر کارهای بیرون را به علی واگذار کرد و کارهای درون خانه را به فاطمه. فاطمه می گوید نمی دانید چقدر خوشحال شدم که پدرم کار بیرون را از دوش من برداشت. زن عالم یعنی این ، زنی که حرص نداشته باشد ، این طور است.
ولی ببینید شخصیت همین زهرای اینچنین چگونه است؟ رشد استعدادهایش چگونه است ، علمش چگونه است ، اراده اش چگونه است ، خطابه و بلاغتش چگونه است؟ زهرا علیه السلام در جوانی از دنیا رفته است و از بس در آن زمان دشمنانشان زیاد بودند ، از آثار ایشان کم مانده است. ولی خوشبختانه یک خطابه مفصل بسیار طولانی (در حدود یک ساعت) از ایشان در سن هجده سالگی (حداکثر گفته اند بیست و هفت سالگی) باقی مانده که این را تنها شیعه روایت نمی کند ، عرض کردم بغدادی در قرن سوم این خطابه را نقل کرده است. همین یک خطابه کافی است که نشان بدهد زن مسلمان در عین اینکه حریم خودش را با مرد حفظ می کند و خودش را به اصطلاح برای ارائه به مردان درست نمی کند ، معلوماتش چقدر است؟ ورود در اجتماع تا چه حد است.
خطبه حضرت زهرا علیه السلام ، توحید دارد در سطح توحید نهج البلاغه، یعنی در سطحی که دست فلاسفه به آن نمی رسد. وقتی که درباره ذات حق و صفات حق صحبت می کند، گویی در سطح بزرگترین فیلسوفان جهان است. از بوعلی سینا ساخته نیست که این طور خطبه بخواند. یکدفعه وارد در فلسفه احکام می شود ، خدا نماز را برای این واجب کرد، روزه را برای این واجب کرد ، حج را برای این واجب کرد ، امر به معروف و نهی از منکر را برای این واجب کرد ، زکات را برای این واجب کرد و… بعد شروع می کند به ارزیابی قوم عرب قبل از اسلام و تحولی که اسلام در این قوم به وجود آورد که شما مردم عرب چنین و چنان بودید. وضع زندگی مادی و معنوی آنها قبل از اسلام را بررسی می کند و آنچه را که به وسیله پیغمبر از نظر زندگی مادی و معنوی به آنها ارزانی شده بود گوشزد می نماید. بعد در مقام استدلال و محاجه برمی آید. او در مسجد مدینه در حضور هزاران نفر است ، اما نمی رود بالای منبر که العیاذ بالله خود نمایی بکند. سنت پیغمبر این بوده که زنها جدا می نشستند و مردها جدا، و پرده ای بلند میان آنها کشیده می شد. زهرای اطهر از پشت پرده تمام سخنان خودش را گفت و زن و مرد مجلس را منقلب کرد. این معنای آن است که ذکر کردیم، هم شخصیت دارد و هم عفاف ، هم پاکی دارد و هم حریم ، هیچوقت خودش را جلوی چشمهای گرسنه مردان قرار نمی دهد ، اما یک موجود دست و پا چلفتی هم نیست که چیزی سرش نشود و از هیچ چیز خبر نداشته باشد. (حماسه حسینی ج۱، ص ۳۲۷، مطهری مرتضی)
بر محور ولایت
هیچ کس مانند فاطمه زهرا(س) عمق و ژرفای امامت را نشناخت و هیچ فردی چون او در راه تبیین امامت و شناسایی آن و دفاع از امام خویش تلاش نکرد. او از طرق مختلف برای دفاع از امامت امامان بر حق، سعی و کوشش کرد، گاه با بیان خطبه های غرّا و روشنگرانه عظمت و فضیلت مقام امامت و شخص امام علی(ع) را آشکار ساخت. گاه با منطق و استدلال امامت دوازده امام را به اثبات رساند و فواید و مزایای بی شمار آن را برشمرد و گاه برای اثبات امامت امام علی(ع) به محاجّه و دفاع پرداخت و آنجا که لازم دید، برای دفاع از امام خویش، جان خود را به خطر انداخت تا آنجا که اوّلین شهید راه امامت و دفاع از آن لقب گرفت.
در سایه سار قلم
به راستی در کجای عالَم خلقت، از ازل تا ابد همتایی پیدا می شد برای فاطمه علیهاالسلام اگر علی علیه السلام نبود و کدام گل سرسبد آفرینش می توانست همسری علی علیه السلام را بپذیرد، اگر فاطمه علیهاالسلام نبود. اینک دو درّ یگانه، دو خورشید بی همتا و دو شاخه گل از بوستان عصمت و طهارت پیوند ازدواج می بندند و آفرینش، در ناب ترین لحظه حضورش، پیوند دو نور را جشن می گیرد. عقد ازدواج این دو وجود آسمانی در عرش و در حضور ملایک بر پا شده است و اینک در زمین، حبیب خدا، رسول اکرم صلی الله علیه و آله خطبه این عقد را جاری می کند. آن گونه آسمانی و الهی که چشمان ملایک هم از جلال و شکوه آن به اشک می نشیند.
معرفی کتاب
در کتاب فاطمه از نگاه علی علیه السلام ابتدا به بیان دلیل نامیده شدن آن بانوی بزرگ به فاطمه و معنای این اسم پرداخته شده و محبوبیت ایشان نزد خداوند متعال بیان شده است، آنگاه به سروری ایشان نسبت به همه زنان جهان در این جهان و جهان باقی اشاره شده و محوریت خشم و رضای خداوند متعال در خشم و رضای فاطمه زهرا سلام الله علیها برجسته شده و ابعادی از پاکی، طهارت ظاهری و معنوی، عفت، حیاء، عصمت، عبادت و علم ایشان بیان شده است. در ادامه نویسنده از منظر امام علی علیه السلام به معرفی شخصیت همسر گرامی ایشان پرداخته و چگونگی ازدواج آن دو بزرگوار و نیز گوشه هایی از زندگانی آن دو در کنار هم را توصیف نموده است. نویسنده در همین زمینه به برخی از صفات فاطمه زهرا از زبان امام علی مانند تلاش و زحمت او در خانه، قناعت و زهد وی، مظلومیت و حقانیت ایشان، روابط صمیمی ایشان با امیرالمؤمنین در منزل و مصایب ایشان اشاره نموده است. چراکه، نویسنده، معتقد است برای ترسیم چهره ملکوتی دُخت رسول خدا(ص) و تبیین ابعاد شخصیت بی نظیر زهرای اطهر(س) کسی بهتر از همسر وی، امیرالمومنین(ع) نمی تواند لب به سخن بگشاید. امیرالمومنین(ع) از عمق ایمان و صفای دل فاطمه(س) خبر داشت و اوج گرفتن وی را در آسمان معرفت شاهد بود و از تلاطم امواج محبت در سینه دریایی زهرا حکایت ها داشت. امیرالمومنین(ع) عظمت روح زهرا را می شناخت و تعظیم ملائکه بزرگ الهی را مشاهده کرده بود و بر خود می بالید که همسری همچون زهرا دارد.