Views: 11
«اگر ما حادثهی نوزدهم دی را مبدا تاریخ تحولات جدید دنیا بدانیم،شگفتآور نیست و سخنی به گزاف گفته نشده است.» اهمیت و اثرگذاری تاریخی قیام ۱۹ دی مردم قم در حمایت از نهضت امام خمینی(ره) با همین جملهی رهبر انقلاب اسلامی عیان میشود.
رهبر انقلاب «پاسخ مومنانه به نیاز زمانه» را ویژگی حماسه نوزده دی دانسته و آن را به عنوان یکی از نمونههای تاریخی نقشآفرینی و ایستادگی مردم و جوانان قمی در مسیر انقلاب اسلامی معرفی میکنند.
آنچه در ادامه میآید «روایت تاریخی حادثه نوزده دی قم» در بیانات رهبر انقلاب اسلامی است که به تبیین ابعاد مختلف این حرکت میپردازد:
[*] حادثه نوزده دی؛ مبدا تاریخ تحولات جدید دنیا
یقینا آگاهی و بیداری و بصیرت مردم عزیز قم و پاسخی که آنها با همهی وجود خودشان به حوزهی علمیه و به مرجع تقلیدشان دادند، یک حادثهی ماندگار در طول تاریخ است و خواهد ماند.
اگر ما حادثهی نوزدهم دی را مبدا تاریخ تحولات جدید دنیا بدانیم، شگفتآور نیست و سخنی به گزاف گفته نشده است. حوادث جامعهی بشری و این عالم بزرگ، متاثر از قانون تاثیر متقابل است. حوادث بر روی هم تاثیر میگذارد و زنجیرهی حوادث تاریخی، وقایع بزرگ را به وجود میآورد. اگر اینجور تصویر کنیم صورت مسئله را، که حرکت مردم قم در روز نوزدهم دی در سال ۵۶ یک جرقهای بود در فضای ظلمانی عجیب خفقان آن روز – که شرح اختناقی که آن روز در کشور وجود داشت و همه دنیای بهاصطلاح طرفدار آزادی، پشتیبان آن خفقان بودند و از حکمرانان و سلطهگران مستبد و دیکتاتور با همهی وجودشان دفاع میکردند، کتابهای زیادی لازم دارد – در یک چنین فضائی، این خونهای پاکی که در چهارمردان قم ریخته شد و حرکت عظیم مردم قم را در روز نوزدهم دی پدید آورد، جرقهای بود که در حقیقت اصابت کرد به انبار و آذوقهی ذخیرهی عظیم ایمانی این مردم، و ناگهان فضا را منقلب کرد.
اگر حادثهی نوزده دی قم نمیبود، آن حوادث گوناگون شهرستانها و سلسلهی اربعینها که مردم را به میدان مبارزه کشاند، به وجود نمیآمد. اگر آن تحولات و آن حوادث نبود، ۲۲ بهمن به وجود نمیآمد، انقلاب اسلامی به پیروزی نمیرسید. انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، چالش با استکبار شروع شد، هیبت استکبار شکست، هیبت آمریکا و صهیونیسم شکست. اگر این شکسته شدن هیبت پوشالی ابرقدرتها – که با هیبت خودشان بیش از واقعیت وجود خودشان در دنیای انسانها تصرف میکنند – مسلمانها را در کشورهای مختلف به فکر انداخت و بیدار کرد، ایستادگی مردم ایران، مظلومیت ملت ایران در حوادث مختلف، در جنگ تحمیلی، در دوران سخت توامان دفاع مقدس و تحریم – اینکه ملت ایران اینجور محکم ایستادند، با ثبات پیش رفتند – ملتها را تکان داد. اگر این ثبات نبود، اگر این ایستادگی نبود، اگر این به چالش کشیدن هیبت دروغین ابرقدرتها نبود، ملتها وارد میدان نمیشدند؛ بیداری اسلامی به وجود نمیآمد. ۱۳۹۰/۱۰/۱۹
[*] نوزدهم دی ماه؛ پاسخ مومنانه مردم قم به نیاز زمانه
نوزدهم دی یک نقطهی درخشنده است؛ نه فقط در تاریخ قم، بلکه در تاریخ کشور ما و تاریخ انقلاب. جوانان قم، مرد و زن، طلبه و غیر طلبه، در این روز یک پاسخ مومنانه و قهرمانانه به نیاز زمان دادند. مهم این است که هر ملتی، هر شخصی و هر مجموعهای بتواند به نیاز زمانهی خود پاسخ دهد. البته مردم قم اولین بار در نوزدهم دی نبود که این هوشیاری و هوشمندی و شجاعت را از خود نشان دادند؛ هزار و دویست سال است که شهر قم پایگاه اشاعهی افکار منور اهل بیت علیهمالسلام است. آن وقتیکه حکومتهای مخالف اهل بیت هم بر سر کار بودند، مردم قم این موضع را حفظ کردند و اگر سختیهایی هم داشت، آن را تحمل کردند. هفتاد سال هم هست که قم مرکز و پایتخت فکری و علمی دنیای اسلام است. از زمان ورود مرحوم آیتالله حائری به قم سال ۱۳۴۰ قمری این شهر به مرکز اصلی علمی عالم اسلام و تشیع تبدیل شد و بعد در زمان مرحوم آیتالله بروجردی به اوج خود رسید؛ و محصول آن دورهها پیدایش شخصیت عظیم القدر و کمنظیری مثل امام بزرگوار بود. این سابقهی درخشان برای قم وجود دارد که همیشه به نیاز زمان پاسخ گفته است. نوزدهم دی هم از این قبیل بود.
اشکال کار ملتها و اشخاصی که توسریخور زمانه باقی میمانند و مغلوب حوادث دوران خود میشوند، این است که زمان و جریانات خود را نمیشناسند؛ آنچه را که اقتضا و نیاز زمان است، درک نمیکنند؛ اگر هم درک میکنند، گاهی شجاعت ابراز آن را ندارند. لذا زمانه و عوامل مخالف و معاند بر آنها غلبه میکند.
اگر مردم قم در نوزدهم دیماه سال ۱۳۵۶ قیام نمیکردند و آن حوادث عظیم را پیدرپی به وجود نمیآوردند، احتمالا حوادث به سمت و سوی دیگری میرفت؛ اما آنها ابتکار بهخرج دادند و مرد و زن و جوان و پیر و روحانی و غیر روحانی، در این حرکت سهیم شدند؛ هرچند نقطهی اصلی ثقل این کار بر دوش جوانها بود؛ چون فطرت پاک و پایبند نبودن به تعلقات مادی، جوان را راحتتر به وسط میدان انجام وظیفه میبرد. همهی ملت ایران در دوران انقلاب، این منش و کار بزرگ را نشان دادند؛ یکی زودتر، یکی دیرتر؛ اما جلوتر از همه قم بود. نتیجه این شد که دژ تسخیرناپذیری که دربست در اختیار دشمنان ملت ایران و غارتگران و زورگویان و راهزنان بینالمللی بود دژ حکومت ایران به وسیلهی مردم از دست آنها خارج شد و مردم آن را فتح کردند. ۱۳۷۹/۱۰/۱۹
[*] نقش داشتن مردم و حوزه علمیه قم در حرکت تاریخی نوزده دی
در این حرکت تاریخی[قیام نوزده دی]، هم مردم قم و هم حوزهی معظم و جلیلالقدر علمیهی قم نقش داشتند. جوانان و مرد و زن قم، قبل از آن حرکت و با آن حرکت، نشان دادند که پایبندی آنها به اسلام، لقلقهی زبان نیست و حوزهی علمیهی قم و مراجع معظم قم در آن روز نیز ثابت کردند که ظرفیت و استعداد هدایت یک موج عظیم مردمی را در این اقیانوس بیکران دارا هستند. اینها چیزهایی نیست که زایل شود. امروز هم همان ایمان، همان مردم و همان حوزهی علمیه در قم استوار است؛ لذا قم محور اساسی انقلاب بوده و خواهد بود. جوانان قم نقش و سهم بسیار بزرگ خود را فراموش نکنند. ۱۳۸۲/۱۰/۱۸
[*] ایستادگی جوانان و مردم قم در صفوف مقدم انقلاب
من در خصوص جوانهای قم، هم خاطرات دارم، هم اطلاعات متعدد و فراوانی دارم… قبل از آنکه مبارزات در سال ۴۱ و ۴۲ اوج بگیرد، اینجا ما نشانهی زیرکی جوانان قم و هوشمندی آنها را مشاهده کردیم. من فراموش نمیکنم؛ در همین جلوی کوچهی حرم یا آن طرف خیابان، کوچهی ارگ، کیوسک روزنامهفروشی بود؛ خبرهای روزنامهها را در آنجا میزدند. ماها از درس که برمیگشتیم، میایستادیم تیتر این روزنامهها را نگاه میکردیم. وقتی در مسئلهی انجمنهای ایالتی و ولایتی، دولت طاغوت مجبور به عقبنشینی شد و آن تصویبنامه را باطل کرد، من دیدم این جوانهائی که حول و حوش همین کوچهی حرم و توی خیابان ارم بودند – که این جوانها را غالبا میدیدیم و هیچ تصور نمیکردیم که اینها با اندیشهی سیاسی و مسائل سیاسی سر و کاری داشته باشند – آمدند به ما گفتند ما موفقیت روحانیت را در مقابل دولت طاغوت به شما تبریک عرض میکنیم. جوانان قمی که به حسب ظاهر برکنار بودند، به ما طلبهها، که هیچ آشنائی هم با هم نداشتیم، میآمدند تبریک میگفتند.
من از همان وقت به ذهنم رسید که این چه روحیهای در جوان قمی است – دانشجو که آن وقت در قم نبود؛ جوان دانشآموز یا حتی غیر دانشآموز؛ جوان بیکار – که نسبت به مسئلهی مبارزه و نهضت و پنجه درافکندن روحانیت با دولت طاغوت، اینجور حساس است.
بعد که مسائل سال ۵۶ پیش آمد، آنجا قم خودش را نشان داد. حقیقتا به معنای واقعی کلمه، رهبری حرکت مردم در خیابانها و حضور در میدانها و ایستادگی در مقابل پنجههای چدنی و خشن دستگاه را قم شروع کرد. همین جوانهای قمی آمدند توی خیابانها، خونهاشان بر زمین ریخته شد؛ البته مامورین نظام طاغوت را حسابی هم اذیت کردند! آن زیرکی جوانهای قم و شیطنت آنها، مامورین را حسابی سردرگم هم میکرد.
بعد مسئلهی انقلاب پیش آمد. همه جا قم در صفوف مقدم بود. این لشکر علیبنابیطالب جزو لشکرهای موفق در دفاع مقدس و در خطوط مقدم بود. در همهی امتحانهای بزرگ، قمیها از عهدهی امتحان، خوب برآمدند؛ صف مقدم هم جوانها بودند. من میخواهم شما جوان امروز که احساس دارید، اندیشه دارید، شور و شعور دارید، این شناسنامهی پر افتخار نسل جوان قمی را از چند دهه پیش به این طرف، در مقابل چشم داشته باشید.
قمیها در انقلاب نقشآفرینی کردند. در دفاع مقدس نقشآفرینی کردند؛ بعد از تمام شدن جنگ – بخصوص بعد از رحلت امام بزرگوار که سایهی ایشان از سر ما کوتاه شد – نقشآفرینی جوانهای قمی بارزتر هم بوده است؛ این نکتهی مهمی است.
توجه بکنید؛ از سالهای آخر دههی اول انقلاب به بعد، دشمنان انقلاب و جبههی دشمن با استفاده از کارشناسهای ایرانی یک سیاستی را طراحی کردند – چون غیر کارشناسهای ایرانی به این نکته توجه پیدا نمیکردند؛ کسانی که طرف مشورتشان قرار میگرفتند، ایرانی بودند – و آن سیاست این بود که از قم آنتیتز انقلاب درست کنند. همان طور که انقلاب از قم جوشید، یک ضد انقلاب هم از قم به وجود بیاورند. قم حوزهی روحانیت است. حوزهی علمیه ظاهرا در قم است، اما این جمع حوزوی در معنا در همهی کشور منتشر است. این طلبهی قمی که در قم ساکن است، در شهر خود، در روستای خود صاحب نفوذ است. از سرتاسر کشور در اینجا جمعند. آن روزی که افراد این حوزه برای تعطیلی یا برای کاری به منازل خود میروند، معنایش این است که حوزه در سرتاسر کشور منتشر میشود. پس هر فکری در اینجاست، هر ایدهای در اینجاست، هر عزم و ارادهای در اینجاست، هر حرکت و جهتگیریای در اینجاست؛ در واقع در سرتاسر کشور یک امتدادی دارد؛ این را بیگانهها نمیفهمیدند؛ آمریکائیها نمیتوانستند این حقیقت را تحلیل کنند؛ این را یک خودی، یک ایرانی، یک آشنا به طبیعت روحانیت میتوانست بفهمد؛ این را به آنها یاد دادند؛ لذا سعی کردند در قم زمینهی فتنه را فراهم کنند. من چون نمیخواهم از کسی اسم بیاورم، اسم نمیآورم و عبور میکنم. در همان سال ۵۸ و ۵۹، هم مردم قم، هم مردم تبریز حماسه آفریدند؛ نه فقط حماسهی آمدن توی میدان و مشت گرهکردن، بلکه حماسهی معنوی، حماسهی شعور، حماسهی تحلیل درست. بعد از رحلت امام هم به شکل دیگری همین اتفاق در قم افتاد. اینجا هم مخالفین و دشمنان – عمدتا دشمنان بیرون مرز؛ اصل آنهایند – طراحی کرده بودند که بتوانند این آنتیتز را در اینجا به وجود بیاورند. اگر قمیها غافل بودند، اگر جوانهای قم از تحلیل عاجز بودند، اگر آن هوشمندی لازم را نمیداشتند، مشکلات بیش از اینها میشد؛ این حقیقت امر است، این بیان واقع نسبت به مجموعهی جوان در قم است. ۱۳۸۹/۰۸/۰۴