Views: 1
هفته دفاع
تأثیر پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر منطقه
با پیروزی انقلاب اسلامی در بیست و دوم بهمن سال ۱۳۵۷، پرچم ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی به زیر کشیده شد و نظام جمهوری اسلامی به رهبری قائد فرزانه، حضرت امام خمینی رحمه الله به بار نشست. انقلاب اسلامی ایران، تأثیر عظیمی در مردم جهان به جای گذاشت و نور امید را در دل مستضعفان سرتاسر گیتی تاباند. این انقلاب راه پیروزی مردم را علیه استعمارگران و طاغوت هموار کرد و این امر موجب شد تا استکبار جهانی و در رأس آن آمریکای جنایت کار، صهیونیسم بین المللی و همین طور دولت های مرتجع و دست نشانده منطقه برای درهم کوبیدن انقلاب اسلامی با همه قوا وارد عمل شوند.
شروع تجاوزات عراق
وقتی در تیرماه سال ۱۳۵۸ صدام حسین را پس از برکناری حسن البکر رئیس جمهور عراق شد وی تحت تأثیر استکبار جهانی در همین سال به بهانه های واهی ۸۴ بار مرزهای ایران اسلامی را مورد تعرّض قرار می دهد. در اوّلین تعرض، نیروهای بعثی عراق به دو دهکده در سردشت یورش برده و شش نفر را به قتل رساندند. پس از تسخیر لانه جاسوسی، در آبان ماه ۱۳۵۸ نیروهای عراقی پاسگاه های مرزی ایران در پیشگان، تلخاب و کانی شیخ را مورد حمله قرار دادند. هم چنین در تیرماه سال ۱۳۵۹ آشکار شد که دولت عراق مشوّق یک توطئه کودتای نظامی به رهبری شاپور بختیار بوده است. علاوه بر این دولت عراق به منظور وارد ساختن فشار بیشتر به ایران دست به اخراج دسته جمعی ایرانیان مقیم آن کشور زد. هم چنین بررسی ها نشان می دهد که در شش ماه اول سال ۱۳۵۹، نیروهای عراق حدود ۵۵۲ بار به مرزهای مقدس جمهوری اسلامی تجاوز کردند.
آغاز جنگ تحمیلی
دولت عراق در ۲۶ شهریورماه ۱۳۵۹، عهدنامه مرزی ۱۹۷۵ الجزایر را به طور یک جانبه لغو کرد و پنج روز بعد از آن، یعنی در ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹، پس از کسب موافقت واشنگتن تهاجم گسترده ای را از طریق زمین و هوا و دریا به خاک مقدّس جمهوری اسلامی ایران آغاز نمود. در این روز صدام در مقابل دوربین های تلویزیونی جهان قرارداد ۱۹۷۵ را مغرورانه پاره کرد و با توطئه ای مشترک و از پیش برنامه ریزی شده به جنگ با ایران برخاست.
اهداف عراق از لغو عهدنامه مرزی ۱۹۷۵ م
دولت عراق بر اساس این باور که توان نظامی به نفع این کشور تغییر نموده است و تمامی عوامل از جمله اوضاع ایران، وضعیت منطقه و مناسبات بین المللی به یاری آنان خواهد آمد با سه هدف عمده تهاجم به خاک ایران را آغاز کردند. این سه هدف عبارت بودند از: ۱. براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران؛ ۲. حاکمیت بر اروندرود؛ ۳. جداسازی استان نفت خیز خوزستان و الحاق آن به عراق.
اهداف عراق از تهاجم به ایران از دید کارشناس آمریکایی
«ادوارد وود لاک»، یکی از کارشناسان مسائل دفاعی آمریکا، تنها چهار روز پس از آغاز تجاوز عراق بیان کرد:
«احتمالاً عراق در جنگ با ایران سه هدف را در نظر داشت: اولین هدف عراقی ها تسلط بر اروندرود و کنترل این شاه راه آبی دهانه خلیج فارس است. هدف دوم عراقی ها استان خوزستان و سومین هدفشان، سرنگونی رژیم [امام] خمینی است». وی در مورد مکانیزم تحقق اهداف عراق، به صورت مرحله ای می نویسد: «پس از نیل به اولین هدف، یعنی برقراری سلطه و برتری عراق به اروندرود، جنگ را برای رسیدن به دومین هدف، یعنی خوزستان ادامه داده، آن گاه برای نیل به هدف سوم، پافشاری می کند».
براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران
دولت عراق هیچ گاه تمایل خود را مبنی به سرنگون ساختن دولت ایران یا تضعیف انقلاب اسلامی پنهان نکرد. طه یاسین رمضان معاون اول نخست وزیر و فرمانده ارتش خلق عراق، در مصاحبه اختصاصی با روزنامه رسمی حزب بعث در ژانویه ۱۹۸۰ م اظهار داشت: «ما بر این نکته تأکید می کنیم که جنگ به پایان نخواهد رسید مگر این که نظام حاکم بر ایران به کلی منهدم شود».
حاکمیت بر اروندرود
رهبران عراق در سخنان خود بارها خواستار برقراری حاکمیت مطلق آن کشور بر اروندرود شدند. صدام نیز در سخنان خود در جلسه فوق العاده مجلس ملی عراق در ۱۷ سپتامبر ۱۹۸۰ در این مورد اظهار داشت: «من در برابر شما اعلام می کنم که موافقت نامه ۶ مارس ۱۹۷۵ از نظر ما خاتمه یافته تلقی می شود. بنابراین وضع حقوقی شط العرب باید به وضع قبل از مارس ۱۹۷۵ باز گردد. این رودخانه با تمام حقوقی که از حاکمیت مطلق عراق بر آن ناشی می شود، جزو عراق است، همان طور که در سراسر تاریخ در نام و در واقعیت چنین بوده است». منظور دولت عراق از بازگشت به وضعیت قبل از قرارداد ۱۹۷۵، نظام حقوقی اروندرود مطابق عهدنامه ۱۹۳۷ بود. جالب این که طبق این قرارداد هم عراق حق حاکمیت مطلق بر اروند را ندارد و ایران در اداره این رود با عراق شریک است.
جداسازی خوزستان از ایران
دولت عراق پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تلاش های گسترده ای برای تجزیه استان جنوبی ایران (خوزستان) آغاز کرد و بغداد به صورت پایگاه جنبش های تجزیه طلبانه خوزستان درآمد. عدم کنترل دقیق مرزها در اوایل انقلاب موجب شد تا مقادیر زیادی اسلحه از عراق وارد خوزستان شود. صدام در فروردین ۱۳۵۹ طی سخنانی خواستار به رسمیت شناختن خوزستان (که آن را عربستان نامید) به عنوان یک منطقه عربی شد و اظهار داشت: «هیچ وقت رسالت خود و مفهوم آن را از یاد نبرده ایم. ما فریاد زنان عربی را که در عربستان (خوزستان) به سر می برند، از یاد نخواهیم برد». تلاش دولت عراق برای تغییر اسامی تاریخی و جغرافیایی سرزمین ایران مانند شیوه نظام غاصب اسرائیل بود. اسرائیل طی چهل سال گذشته، ابتدا اسامی تاریخی سرزمین های عربی را تغییر داد، سپس آنها را اشغال و بعد از مدتی ضمیمه خاک خود کرد.
ادعا در مورد جزایر سه گانه ایرانی
همان طور که اشاره شد مقامات مسئول عراقی بارها در سخنان خود خواستار استرداد جزایر سه گانه ایرانی در خلیج فارس شده بودند. این اظهارات شش ماه قبل از آغاز تجاوز عراق به ایران روند فزاینده ای به خود گرفت. صدام در تیرماه ۱۳۵۹ اظهار داشت: «اکنون توان بازپس گرفتن جزایر را داریم؛ پس چه دلیلی وجود دارد که سکوت کنیم؟»
اشغال قسمتی از اراضی ایران
مطامع توسعه طلبانه عراق در حاکمیت مطلق بر اروندرود خلاصه نمی شد. دولت عراق علاوه بر خوزستان به قسمت های شمالی مرز ایران و عراق نیز چشم دوخته بود. دولت عراق آن قسمت از اراضی را که ادعا می کرد برطبق موافقت نامه ۱۹۷۵ الجزایر باید به آن دولت مسترد می شد، با توسّل به زور به اشغال خود درآورد. البته این ادعا هیچ مبنای قانونی نداشت و تنها ناشی از سیاست های توسعه طلبانه عراق بود. پس از اشغال اراضی سیف سعد، زین القوس و میمک، ژنرال عدنان خیراللّه وزیر دفاع عراق اعلام کرد که نیروهای مسلح عراق به مرزهای بین المللی رسیده اند و گفت: «ما تمام سرزمین هایی را که ایران با زورتصرّف کرده بود، دوباره پس گرفتیم و اختلافات خود را با ایران در مورد سرزمین های مذکور حل کردیم».
ایفای نقش ژاندارم منطقه
سقوط شاه که ژاندارم غرب در خلیج فارس بود و رمز پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تعادل قوا را در منطقه به نفع عراق تغییر داد. عراق قصد داشت تا از ضعف نظامی ایران استفاده کرده، خود را به صورت قدرت رهبری کننده و مسلّط در خلیج فارس درآورد و به عنوان ژاندارم خلیج فارس مطرح گردد. صدام تجاوز عراق به ایران را دفاع از ملت عرب و کشورهای خلیج فارس و حفظ ویژگی عربی خلیج بیان می کرد. وی در این مورد اظهار داشت: «این جنگ تنها برای ما نیست، بلکه برای تمام اعراب و هم چنین ویژگی عربی خلیج است». وی اضافه کرد: «عراق از طرف ملت عرب و شهروندان خلیج می جنگد».
رویای رهبری جهان عرب
صدام تنها در فکر تسلط بر خلیج فارس نبود، بلکه طبق ایدئولوژی حزب بعث، داعیه رهبری جهان عرب را داشت. شعار حزب بعث «اُمّه عَربیه واحِدَه، ذاتَ رسالَه خالِدَه» است یعنی: ملت واحد عرب با رسالتی جاوید. از نظر حزب بعث مرزهای بین کشورهای عربی باید برداشته شود و اعراب مجددا ملت واحدی را تشکیل دهند. صدام بارها در سخنان خود اظهار کرده بود که از جانب اعراب، برپا خاسته تا حقوق از دست رفته آنها را دوباره به دست آورد. صدام می خواست خود را قهرمان جهان عرب معرفی کند. بنابراین به یک پیروزی سریع بر ایران نیاز داشت. وی می کوشید تا در این مورد پیروزی در جنگ قادسیه را به یاد اعراب بیاورد. از این رو جنگ خود را با ایران «قادسیه دوم» یا «قادسیه صدام» می نامید. وی خطاب به عرب ها گفته بود: «ما که برادران شما هستیم، به نمایندگی از سوی شما، دفاع از سرزمین اعراب را ـ آن گونه که شایسته است ـ بر عهده خواهیم گرفت».
توجیه تجاوز
صدام در ۶ مهرماه ۱۳۵۹ برای توجیه تجاوز خود به ایران، خطاب به مردم عراق گفت: «ما باید شمشیرهای علی علیه السلام ، خالد و سعدبن ابی وقاص را برای مبارزه با این گروه ستمگر و آموختن درس های جدید تاریخی به آنها ـ همانند نبرد باشکوه قادسیه ـ از نیام درآوریم. نبرد با شکوه قادسیه خودخواهی خسروپرویز را نابود کرد و موانع اسلام را از میان برداشت و بی دینی و نادانی و تجاوز را در این منطقه ریشه کن کرد. ارتش دلیر ما نیز در زین القوس و سیف سعد همین کار را انجام داد».
شهریور ۵۹، ماه بحران
حکومت عراق در شهریورماه ۱۳۵۹ اقدامات نظامی خود را علیه جمهوری اسلامی ایران گسترش داد و شهرهای بسیاری از جمله قصر شیرین، سومار، مهران، خرمشهر و آبادان را زیر آتش سلاح های سبک و سنگین قرار داد. در ۱۳ شهریور، چندین نقطه قصرشیرین را بمباران کرد و به بیش از صد خانه مسکونی آسیب رساند که طی آن ۱۰۵ ایرانی بی گناه کشته یا مجروح شدند. در ۱۶ و ۱۹ شهریور نیز به ارتفاعات میمک حمله کرد و حدود ۲۱۰ کیلومترمربع از خاک ایران اسلامی را به اشغال خود درآورد. سرانجام صدام با تحریک و حمایت اربابان خود، به ویژه آمریکای جهان خوار، تهاجم سراسری خود را به ایران آغاز نمود و موجب به وقوع پیوستن جنایات بسیاری شد که هشت سال به طول انجامید.
چرا جنگ را به وجود آورند؟
مقام معظّم رهبری(مدّظلّه العالی) درباره به وجود آمدن جنگ می فرمایند: «این هم امر روشنی است؛ جنگ را به وجود آوردند تا نظام اسلامی را از بین ببرند یا وادار به تسلیم کنند. برای آنها فرقی نمی کرد. می خواستند یا جمهوری اسلامی به خاطر اشغال و گرفتاری های جنگ ساقط بشود، یا اگر ساقط نمی شود، همان طوری که بیشتر کشورهایی که به این مصیبت ها دچار می شوند و بالاخره رو به یک قدرتمند می کنند و پیش او دست دراز می کنند، شاید ملت ایران و امام عظیم الشأن این ملت هم مجبور بشوند در مقابل دشمنان تسلیم بشوند، دست دراز کنند و بگویند خیلی خوب، ما تسلیم هستیم، نگذارید دیگر عراق این قدر ما را بکوبد. بدون تردید هدفشان این بود؛ اما این آرزو هم به دلشان ماند».
توان ایران در آغاز جنگ
عراق تجاوز خود به ایران را در حالی آغاز کرد که جمهوری اسلامی ایران در پی وقوع انقلاب، هیچ گونه آمادگی برای جنگ نداشت. پیشروی اولیه عراق تا عمق ۱۲۰ کیلومتری داخلی خاک ایران، خود دلیل این امر است. سپاه پاسداران در حال شکل گیری بود و تجربه کافی برای جنگ نداشت و بسیج در اوایل کار بود. ارتش نیز وضع آشفته ای داشت. در حدود ۱۴۰ هزار نفر پرسنل رسمی ارتش از خدمت فرار کرده بودند. شمار نیروهای مسلح از ۲۶۰ هزار نفر به ۱۱۰ هزار نفر کاهش یافته بود و مدت خدمت نظام وظیفه نیز از دو سال به یک سال تبدیل شده بود. گذشته از آن بحران های عمده سیاسی، اقتصادی و نظامی گریبان گیر کشور بود. از دیگر سو، اوضاع سیاسی بین المللی نیز کاملاً علیه ایران بود؛ زیرا جهان غرب و استکبار به ویژه آمریکای جنایت کار پس از ضربه خوردن از انقلاب اسلامی، با محاصره اقتصادی، مصادره دارایی های ایران در خارج، کمک به گروه های ضد انقلاب در د اخل و ایجاد درگیری های قومی در نقاط مختلف ایران، زمینه های تضعیف نظام را به وجود آورده بودند.
آغاز جنگ از نگاه شهید چمران
عارف و مجاهد بیدار، شهید چمران، درباره حمله عراق به ایران می گوید: «… به خیال آن که رژیم جدید در معرض سقوط است، عراق حمله ای همه جانبه به ایران آغاز کرد. در ساعت ۲ بعداز ظهر روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ هواپیماهای عراقی فرودگاه تهران و فرودگاه های اغلب شهرها را بمباران کردند و دوازده لشگر عراقی که از مدت ها قبل در پشت مرزها به صورت آماده باش درآمده بودند، در طول ۸۰۰ کیلومتر از شمال قصرشیرین تا خرمشهر و آبادان حمله سرتاسری خود را شروع کردند. درحالی که ارتش ایران در مشکلات داخلی خود دست و پا می زد. افسران قدرت فرماندهی نداشتند و زیردستان از فرماندهان اطاعت نمی کردند. بنابراین هنگام شروع حمله دشمن، فقط دو لشگرِ ۹۲ اهواز و ۸۱ کرمانشاه حرکتی از خود نشان دادند».
تجهیزات و آمادگی عملیاتی عراق
استعداد زمینی عراق در آغاز تهاجم، بالغ بر ۴۸ یگان می شد که عبارت بود از دوازده لشگر (شامل پنج لشگر پیاده و پنج لشگر زرهی و دو لشکر مکانیزه) و هم چنین پانزده تیپ مستقل (شامل ده تیپ پیاده، یک تیپ زرهی، یک تیپ مکانیزه و سه تیپ نیروی مخصوص)، به اضافه تیپ ده گارد ریاست جمهوری و نیز نیروهای گارد مرزی که شامل بیست تیپ مرزی می شد. توان نظامی عراق با بهره مندی کامل از تجهیزاتی شامل ۸۰۰ قبضه توپ، ۵۴۰۰ دستگاه تانک و نفربر، ۴۰۰ قبضه توپ ضدهوایی، ۳۶۶ فروند هواپیما و ۴۰۰ فروند هلی کوپتر، از آمادگی عملیاتی مناسبی برخوردار بود. نیروهای هوایی ارتش عراق، متشکل بود از بیست اسکادران هواپیمای جنگنده و بمب افکن که در نه پایگاه هوایی موجود در این کشور مستقر شده بود. نیروی دریایی عراق نیز از دو پایگاه اصلی تشکیل می شد. در پایگاه دریایی بصره، تیپ ۷۷، متشکّل از مین روب و چهار کشتی کوچک پیاده کننده نیرو، مستقر شده بود.
پیام حضرت امام خمینی رحمه الله در زمان شروع جنگ
حضرت امام رحمه الله پس از حمله متجاوزانه عراق به خاک ایران پیامی صادر کردند که بخشی از آن چنین است: «گمان نکند ملت ما، که دولت ایران و ارتش ایران عاجز از این است که جواب به اینها بدهد. یک چیزی آوردند و یک بمبی اینجا انداختند و فرار کردند، رفتند. یک دزدی آمده، سنگی انداخته و فرار کرده است. ارتش ایران و قوای مسلّح، پاسداران عزیز، قادر به این معنا هستند؛ لکن تا مسئله جدّی نشود، آنها جدّا عمل نمی کنند. آن روزی که مسئله جدّی شد، به تمام این ها به طور جدی امر می کنیم که عمل بکنند و عراق را سر جای خودشان بنشانند. ارتش عراق باید بداند که این جنگ، جنگ با اسلام به هواداری کفر [است] و یک همچو جنگی بر خلاف رضای خداست. ما حرفمان این است که با آمریکا مخالف هستیم. این جرمی است که پیش صدام بخشودنی نیست.
خیال خام
روزنامه کریستین ساینس مانیتور چاپ آمریکا در تاریخ ۵ مرداد ۱۳۶۹ نوشت: «صدام حسین جنگ با ایران را با این نیّت آغاز کرد که به سرعت به پیروزی دست یابد. امّا زمانی که گرفتار رکود شد، ناگزیر گردید که به طور روزافزون به کمک های مالی اعراب، کویت و سایر کشورهای غنی از نفت متّکی گردد. وی تقاضاهای کمک اقتصادی را این طور توجیه می کند که او از جانب تمام کشورهای عرب، با ایران درگیر جنگ بوده است».
نظر شهید صیّاد شیرازی درباره جنگ ایران و عراق
«جنگی که بر ما تحمیل شد اختلاف فاحش در ماهیت فکری و ایدئولوژیکی با سایر نبردها یا جنگ هایی که در سطح بین الملل رخ داد، دارد. در واقع نمی توانیم نبردی را پیدا کنیم که یک طرف آن [دارای] موضع کاملاً حق الهی و نشأت گرفته از مکتب مبین الهی اسلام باشد و طرف دیگر، کاملاً موضع[اش]، موضع شیطان و با پشتوانه جهان استکبار».
روحیه شهادت طلبی و مقاومت مردم
دشمن در محاسبات سیاسی نظامی خویش هیچ گاه سهم به سزایی برای مقاومت مردمی در نظر نگرفته بود؛ ولی در عرصه نبرد، حضور گسترده و بی سابقه مردم و روحیه شهادت طلبی آنان معادلات استکبار جنایت کار و صدام را در هم شکست.
حماسه خرمشهر از دید شهید چمران
«صدام، بر اساس محاسبات نیروهای ارتش عراق و ایران، به تحریک حسابگران غربی، تصوّر می کرد که در عرض سه روز نظام اسلامی ایران را واژگون کند، و با پیروزی بر ایران عقده های شکست اعراب را در جنگ های علیه اسرائیل جبران نماید و خود به عنوان فاتح قادسیه جدید، رهبری کشورهای عربی را به دست آورد که سال ها در آرزوی آن می سوخت. حمله شروع شد، نیروهای صدامی به سرعت پیش می آمدند و مطابق محاسبات نظامی و ریاضی، نیروهای ضعیف ارتش جمهوری اسلامی ایران را در هم می کوبیدند تا به نزدیکی شهرهای بزرگ رسیدند؛ ولی در این جا مردم وارد میدان شدند و جلوی آنها را سد کردند و حماسه ها به وجود آوردند و خرمشهر قهرمان با قربان کردن بهترین فرزندان خود و زدن سخت ترین ضربات به دشمن آن چنان حماسه ای از شجاعت و فداکاری و شهادت خلق کرد که خرمشهر به شهر خون و مقاومت معروف شد و به عنوان اسطوره ای از مقاومت مردمی و عشق به انقلاب در دل تاریخ فرو رفت».
سال اول جنگ بدون پیروزی نظامی
جمهوری اسلامی ایران پس از متوقّف کردن دشمن با مقاومت و دفاع همه جانبه مردمی، در مرحله جدید لزوما می بایست متجاوزان را از سرزمین های اشغالی عقب می راند. در این مرحله با هدف آزادسازی مناطق اشغالی چهار عملیات طرح ریزی و اجرا شد. اما متأسفانه به دلیل بی کفایتی بنی صدر در فرماندهی، و خیانت های وی این عملیات ها با شکست و ناکامی روبه رو شد. این عملیات ها عبارت بودند از: ۱. عملیات نیروهای ارتش در ۲۳ مهر ۱۳۵۹ با هدف آزادسازی غرب رودخانه کرخه؛ ۲. عملیات ۳ آبان ۱۳۵۹ برای شکستن محاصره آبادان؛ ۳. عملیات نصر در ۱۶ دی ماه ۱۳۵۹ که بعدها به عملیات هویزه مشهور شد و با هدف آزادسازی خرمشهر به انجام رسید؛ ۴. عملیات «توکل» در ۲۰ دی ماه ۱۳۵۹ با هدف شکستن محاصره آبادان و آزادسازی خرمشهر.
عملیات نیروی دریایی و هوایی ارتش در آغاز جنگ
به دنبال تهاجم سراسری عراق، نیروهای نظامی به رغم ضعف ها و کاستی ها، با حداقل امکانات به مقاومت پرداختند. نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، تنها پس از چندروز از حمله سراسری دشمن، به دو سکوی نفتی «العمیه» و «البکر» حمله، و آن را منهدم کرد. بدین ترتیب، صادرات نفتی عراق از خلیج فارس با معضل اساسی روبه رو شد. نیروی هوایی ارتش نیز با به پرواز درآوردن ۱۴۰ فروند هواپیما، مراکز حساس و راه بردی عراق را مورد تهاجم قرار داد.
زمین گیر کردن عراق
اواخر پاییز ۱۳۵۹ ارتش عراق از سه طرف آبادان را محاصره کرد و از رودخانه بهمن شیر گذشت؛ اما پس از رسیدن به منطقه «ذوالفقاریه» و روبه رو شدن با مقاومت نیروهای نظامی و مردمی مجبور به عقب نشینی شد. در این مرحله، یعنی از زمستان ۵۹ تا اول تابستان ۶۰، نیروهای اسلام توانستند با دفاع دلیرانه خود، ارتش عراق را شش ماه متوقف و زمین گیر کنند.
سازماندهی و ارتقای توان نظامی سپاه و ارتش
پس از زمین گیر نمودن دشمن، ارتش جمهوری اسلامی ایران در طول سال اول جنگ توانست با بازسازی سریع و ارتقای توان رزمی خود، خسارات شدیدی به ارتش عراق وارد آورد و مواضع خود را برای عملیات آتی بهبود بخشد. این استراتژی در وصول به اهداف خود موفق بود و ارتش توانست سازمان و نظم عملیاتی را در سراسر جبهه ها به نحو مطلوب برقرار سازد. در این مرحله نیروهای سپاه پاسداران نیز با کسب تجربه و آموزش های عملیاتی به نحو فعّال تری در کنار ارتش وارد عمل شد. شایان ذکر است که مقاومت و پشتیبانی مردم غیور و شهادت طلب نیز تأثیر روانی شگرفی در افزایش روحیه رزمندگان داشت. اما به رغم روحیه ایثارگرانه، به علت فقدان آموزش های رزمی کافی نیروی مردمی نمی توانست به نحو مؤثّری به کارگرفته شود.
تغییر استراتژی
تلاش های بنی صدر برای آزادسازی مناطق اشغالی به علت تکیه بر نیروها و روش های کلاسیک، ناکام ماند. به دست نیامدن نتیجه موفقیت آمیز برای ایران، این باور را برای دشمن به همراه داشت که ایران فاقد توانایی لازم برای طراحی و اجرای عملیات اساسی می باشد. شهید والامقام حسن باقری، در فروردین ۱۳۶۰ پس از بحث با برخی از مسئولان سپاه در مورد ضرورت تغییر استراتژی جنگ می گوید: «باید به خود جرأت داد که این نوع جنگیدن به درد نمی خورد و لازم است استراتژی جنگ عوض شود». سردار رضایی در این زمینه می گوید: «استراتژی نظامی به طور کلی در ایران از هم پاشید. در این جا استراتژی جدید نیروهای حزب اللّه آغاز شد. نیروهای حزب اللّهی آمدند و جنگ انقلابی را تدوین کردند و بر اساس آن یک سری عملیات های محدود انجام شد». مشخصه مرحله جدید دست یابی به روش های جدید برای شکستن خطوط دفاعی دشمن با اتکا به نیروهای بسیج و سپاه بود. نتایج این عملیات ها علاوه بر نمایاندن ضعف های دشمن و قابلیت های نیروهای انقلابی، درستی استراتژی جدید را نشان داد.
اولین قدم
عملیات غیرکلاسیک محدود با تکیه بر ایمان و فرهنگ انقلاب و نیز اتّکا به سپاه و بسیج آغاز شد و اولین قدم در تاریخ ۲۶ اسفندماه ۵۹ برداشته شد. طبق طرحی که طرح «امام مهدی(عج)» نام گرفت، برادران سپاه با استعداد دویست نیروی رزمنده و سلاح های سبک و آرپی جی، از چهار محور به دشمن، در غرب سوسنگرد، یورش بردند و یک گردان مکانیزه دشمن را منهدم کردند. این عملیات با آتش توپخانه ارتش پشتیبانی شد. در اواخر بهار ۱۳۶۰، با حذف بنی صدرخائن از فرماندهی کل قوا و ریاست جمهوری ـ که عامل اصلی اختلاف بین نیروهای مسلح بود ـ اولین عملیات مشترک ارتش و سپاه به نام «فرماندهی کل قوا، خمینی روح خدا» در منطقه عمومی دارخوین، بین اهواز و آبادان صورت گرفت. در این عملیات سه کیلومتر از خاک ایران از دشمن غاصب بازپس گرفته شد.
طولانی شدن زمان اشغال
از زمان تجاوز و سرانجام زمین گیر شدن دشمن در مناطق اشغالی، تا آغاز تهاجم گسترده رزمندگان اسلامی یک سال ونیم طول کشید. این امر باعث شد که دشمن جمهوری اسلامی را در بیرون راندن آنها از مناطق اشغالی ناتوان بداند. سردار سرتیپ غلام علی رشید، مسئول معاونت اطلاعات و عملیات ستاد کل نیروهای مسلح، در این زمینه می گوید: «دشمن یک سال در خاک ما به سر می برد، بدون این که ما حرکت آفندی گسترده و موفقی علیه او انجام دهیم. این مسئله دشمن را به این نتیجه رساند که ما فاقد توان آفندی بوده و قادر نیستیم که زمین های اشغالی را از دشمن بازپس بگیریم».
همکاری سپاه و ارتش
با حذف بنی صدرخائن، مقدمات همکاری جدّی ارتش و سپاه فراهم شد. سپاه توانست توان خود را افزایش داده، با به کارگیری متمرکز نیروهای مردمی از این عامل اساسی برای پیشبرد اهداف نظامی استفاده کند. سپاه ظرف مدت کوتاهی چهارتیپ سازمانی تشکیل داد که هرکدام دارای هشت تا دوازده گردان عملیاتی بودند. همکاری ارتش و سپاه در جوّی سرشار از تفاهم، به رفع بسیاری از توهّمات و تبلیغات سوء گذشته انجامید. در نتیجه این همکاری و با تلاش شهیدان کلاهدوز و نامجو بود که عملیات ثامن الائمه علیه السلام طراحی و اجرا شد.
نبردهای پیروزی آفرین
قبل از عملیات بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد، در غرب، عملیات «تنگ حاجیان» «چغالوند»، «مطلع الفجر» و «محمّد رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم » انجام گرفت. در نتیجه این چند عملیات، لشگر ۴ پیاده کوهستانی، لشگر ۷ پیاده، لشگر ۸ پیاده و لشگر ۶ زرهی عراق، خسارت های فراوانی متحمل شدند. در جبهه جنوب نیز عملیات «اللّه اکبر»، «طریق القدس»، «ثامن الائمه» و «فتح المبین» موجب بیرون راندن عراقی ها از بسیاری مناطق اشغالی گردید. طی این نبردهای سنگین، لشگر ۱۰ زرهی، لشگر ۱ مکانیزه، لشگر ۹ مکانیزه و لشگر ۳ زرهی خسارت های جبران ناپذیری متحمل شدند به شکلی که لشگر ۹ مکانیزه منحل شد و لشگر ۱ مکانیزه و لشگر ۱۰ زرهی با تجهیزات کامل به دست رزمندگان اسلام افتاد.
عملیات ثامن الائمه علیه السلام
عملیات ثامن الائمه علیه السلام که در حقیقت می توان آن را مرحله اول عملیات آزادسازی خرمشهر دانست، در ۱۵ شهریور ۶۰ طراحی شد؛ در ۵ مهر ۶۰ شروع و به مدت شش روز اجرا گردید. طراحی و پیشنهاد شکستن حصرآبادان، با تأکید حضرت امام رحمه الله که فرمودند: «حصر آبادان باید شکسته شود»، از مدت ها پیش موردنظر فرماندهان ارتش و سپاه بود، لیکن کارشکنی های بنی صدر خائن مانع از تحقق آن می گردید. سرانجام پس از حذف بنی صدر این مهم انجام پذیرفت و با عملیات ثامن الائمه علیه السلام آبادان از محاصره یک ساله خارج و ۱۵۰ کیلومتر مربع از اراضی اشغالی آزاد شد. این عملیات اولین همکاری سپاه و ارتش بود و در پی آن، همکاری این دو سازمان با ترکیب جدیدی از نیروها و اتخاذ استراتژی عملیاتی جدید، آغاز شد.
عملیات طریق القدس (طرح کربلای یک)
عملیات طریق القدس، دو ماه پس از عملیات ثامن الائمه علیه السلام طراحی شد و در تاریخ ۸ آذرماه ۱۳۶۰ به اجرا درآمد. این عملیات تجلی گاه بارز حضور نیروهای مردمی در جبهه های جنگ بود که به دنبال پاک سازی جبهه انقلاب از عناصر آلوده و خائن، صورت گرفت. ویژگی اصلی عملیات طریق القدس گذشتن از زمین های شنی غیر قابل عبور در شمال منطقه عملیاتی بود که سبب غافل گیر شدن دشمن گردید. با این عملیات شهر بستان و تنگه چزابه آزاد شد و پس از ۴۲۰ روز از آغاز جنگ، رزمندگان اسلام توانستند در منطقه عمومی سوسنگرد و بستان، در مرز مستقر شوند و حدود ۶۵۰ کیلومتر مربع از خاک میهن اسلامی را از لوث وجود دشمن بعثی پاک گردانند.
عملیات فتح المبین
عملیات فتح المبین با هدایت قرارگاه عملیاتی کربلا (قرارگاه مشترک نیروی زمینی ارتش و سپاه) در دوم فروردین ۱۳۶۱ با رمز «یا زهرا» آغاز شد و هشت روز ادامه یافت. در این عملیات بزرگ، حدود ۲۲۰۰ کیلومتر مربع از خاک مقدس کشورمان در غرب دزفول و شوش آزاد شد و دشمن متحمّل تلفات بسیار سنگینی گردید. شمار اسرای دشمن و غنایمی که به دست آمد، نشانگر میزان موفقیت عملیات فتح المبین، استیصال و انهدام دشمن و برتری نظامی جمهوری اسلامی بود. یکی از کارشناسان نظامی دنیا، با نگاهی عمیق به فتح المبین، اقدامات بعدی دشمن یعنی عقب نشینی و فرار به پشت مرزهایش را متأثّر از همین عملیات دانسته، می نویسد: «عملیات فتح المبین، خفّت بارترین شکست را از آغاز جنگ تاکنون نصیب عراق نمود. این تهاجم، به عقب نشینی عراق در سرتاسر خط جبهه، در طول مرز ایران و عراق و نابودی سه لشگر عراق منجر شد».
فرازهایی از پیام حضرت امام رحمه الله به مناسبت عملیات ظفرمندانه فتح المبین
«مبارک باد بر شما عزیزان افتخارآفرین، پیروزی بزرگی را که با یاری ملائکه اللّه و نصرت ملکوت اعلی نصیب اسلام و کشور عزیز ایران، کشور بقیه اللّه الاعظم ـ ارواحنا له الفداء ـ نمودید. رحمت واسعه خداوند به آن مادران و پدرانی که شما شجاعان نبرد در میدان کارزار و مجاهدان با نفس در شب های نورانی را در دامن پاکشان تربیت نموده اند. این جانب از دور دست و بازوی قدرتمند شما را که دست خداوند بالای آن است می بوسم و بر این بوسه افتخار می کنم. شما دِین خود را به اسلام عزیز و میهن شریف ادا کردید و طمع ابرقدرت و مزدوران آنان را از کشور خود بریدید و سخاوتمندانه در راه شرف و عزّت اسلام جهاد کردید».
طرح آزادسازی خرمشهر
طرح ریزی عملیات بیت المقدس (طرح کربلا ـ ۳) بلافاصله پس از نبرد فتح المبین در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۳۶۱ آغاز گردید. تدبیر کلی این بود که قبل از آن که دشمن به خود آمده، کمر راست کند، و در زمانی کوتاه تر از آنچه دشمن برآورد می کرد، با هجوم سنگین بر یگان های متجاوز و انهدام آنها، سوّمین منطقه راه بردی خوزستان را از چنگال دشمن بیرون آورند. خرمشهر مظهر مقاومت شجاعانه ایران و پیروزی بر عراق به شمار می رفت. به همین دلیل عملیات بیت المقدس و نتایج آن به یک معنا می توانست سرنوشت جنگ و موقعیت سیاسی نظام عراق را مشخص نماید. مواضع و استحکامات عراق در خرمشهر، این امیدواری را برای اربابان صدام به وجود آورده بود که عراق با حفظ خرمشهر در برابر تهاجم رزمندگان اسلام افزون بر فرسایش توان نظامی ایران، فرصت لازم را برای آمادگی ارتش عراق فراهم خواهد ساخت. علی رغم پیش بینی های نیروهای بعثی و تلاش آنها برای حفظ خرمشهر، عملیات بیت المقدس، در بامداد دهم اردیبهشت ۱۳۶۱، با رمز یا علی بن ابی طالب علیه السلام آغاز شد.
آزادی خرمشهر
سرانجام در سوم خرداد ۱۳۶۱ خرمشهر، شهر خون و حماسه، پس از ۵۷۸ روز، از اشغال نیروهای بعثی درآمد و به فرمایش حضرت امام رحمه الله : «خرمشهر را خدا آزاد کرد». عملیات بیت المقدس در ۲۵ روز و طی سه مرحله انجام شد. در این عملیات رزمندگان اسلام در قالب سه قرارگاه «قدس»، «فتح» و «نصر»، در برابر سه لشکر و چهارده تیپ پیاده، زرهی، نیروی مخصوص و گارد ریاست جمهوری عراق وارد عمل شدند. در این عملیات علاوه بر آزادسازی حدود ۵۴۰۰ کیلومتر مربع از اراضی اشغالی، خرمشهر پس از ۲۰ ماه اشغال و اسارت، به آغوش میهن اسلامی بازگشت و تلفات و ضایعات بسیار سنگینی بر دشمن وارد آمد.
بمباران شهرها
تشدید جنگ نفتکش ها از سوی عراق در سال ۶۳ و مقابله به مثل ایران و احتمال مسدود کردن تنگه هرمز از سوی جمهوری اسلامی و فشارهای آمریکا، اوضاع منطقه را بحرانی تر نمود. در ۲۵ مهرماه ۶۳ عملیات میمک اجرا شد و باز هم عراق از گلوله های حاوی گازهای شیمیایی به صورت گسترده استفاده کرد. سپس زمزمه حمله به اماکن غیرنظامی از سوی عراق آغاز شد و هدف آن فشار روانی ـ اجتماعی بر مردم و مسئولان و تصمیم گیرندگان برای پایان دادن به جنگ بود. صدام اعلام کرد: «ما دو راه بیشتر نداریم: یا مصالحه و یا این که برای حل مسئله جنگ، شهرهای ایران را بمباران کنیم». پس از آن بود که عراق جنگ را به داخل شهرهای ایران کشاند و بارهاوبارها با حملات هوایی و موشکی خود موجب به خون غلتیدن هم وطنان بی گناهمان شد.
پاسخ به حملات هوایی عراق
اقدام تلافی جویانه ایران در برابر حمله عراق به شهرها، منجر به شلیک سیزده فروند موشکِ زمین به زمین اسکار به شهرهای کرکوک و بغداد شد. این عملیات توسط یگان موشکی سپاه پاسداران اجرا شد. اولین موشک در نیمه شب ۲۳ اسفند ۶۳ به بانک رافدین در بغداد اصابت کرد. عراق، پس از وقوع چهار انفجار در بغداد هم چنان اصابت موشک به بغداد را تکذیب می کرد و انفجار را حاصل اقدامات خراب کارانه اعلام می نمود.
این انفجارها باعث ترس و نگرانی سیاست مداران غربی ساکن در بغداد شده بود، به طوری که روزها در شهر تردّد نمی کردند. عراق، تصوّر نمی کرد که ایران توانایی حمله موشکی به بغداد را داشته باشد و کاملاً غافل گیر شد. هم چنین سیستم موشکی سام ۲ (زمین به هوا) توسط سپاه فعال شد و دفاع از تهران در برابر حملات هوایی عراق تقویت گردید. این دو عامل سبب ناکام ماندن عراق از دست یابی به اهداف خود شد.
عملیات بدر
عراق نتوانست ایران را وادار به پذیرش صلح نماید. در پی عملیات بدر در تاریخ ۲۰ اسفند ۶۳، ضربه سنگین دیگری بر پیکر نظام بعثی وارد آمد. این عملیات که با رمز «یا فاطمه الزهرا» در شرق رودخانه دجله صورت گرفت، بخش وسیعی از مناطق مهم و نفت خیز هورالهویزه، چندین روستا و ده ها پاسگاه دشمن را از لوث دشمن بعثی پاک نمود. هم چنین رزمندگان اسلام با عبور از دجله و قطع جاده راه بردی بصره ـ بغداد ضربه سختی بر دشمن وارد آوردند. در این نبرد شش روزه فرماندهان دلاور و شجاع سپاه، مهدی باکری (فرمانده لشگر ۳۱ عاشورا)، عباس کریمی (فرمانده لشگر ۲۷ محمدرسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم ) و ابراهیم جعفرزاده (فرمانده تیپ ۱۸ الغدیر) به شهادت رسیدند.
گذشته جنگ و روند آن
سردار محسن رضایی در آن ایام روند گذشته را چنین تشریح کرد: «سال اولِ جنگ ما می خواستیم با شیوه دشمن حمله کنیم، لذا شکست خوردیم. سال دوّمْ جنگ جدیدی را آغاز کردیم که دشمن فکر آن را نکرده بود و پیروز شدیم. در سال سوم و چهارم دشمن روش جنگ ما را فهمید و روی جنگ مطالعه کرد و با به کارگیری [بمب های] شیمیایی، جنگ [نیروی] علیه پیاده را اجرا کرد. در سال پنجم رفتیم در هور؛ جایی که توان دشمن ضعیف بود. ما هور را به عنوان یک گذر در نظر گرفتیم و قصدمان نبود [در] آن جا بمانیم، ولی به هر حال به یک نوع جنگ جدیدی دست زدیم… این به ما فرصت می داد ابتکار عمل را به دست بگیریم. در هرحال، با جنگ در هور به عنوان یک جنگ جدید، می خواستیم استفاده کنیم. ما یک جنگ انقلابی و مردمی داریم. اگر توان مناسب با این جنگ را بتوانیم ارائه بدهیم موفّق خواهیم بود».
جنگ در آیینه آمار و ارقام
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ۲۸۸۷ روز به طول انجامید که طی آن هزار روز نبرد فعال صورت گرفت که ۷۹۳ روز حمله از سوی رزمندگان اسلام بود و ۲۰۷ روز از سوی ارتش متجاوز بعثی. در طول جنگ شمار ۳۸۱ هزار و ۶۸۰ نفر از نیروهای دشمن کشته و یا زخمی شدند و ۷۲ هزار نفر به اسارت نیروهای اسلام درآمدند. در این هشت سال ۳۷۱ فروند هواپیما و ۸۲ فروند بالگرد دشمن منهدم شد. ۱۷۰۰ دستگاه تانک و نفربر، ۴۸۰ قبضه توپ و سه هزار و ۳۶۳ دستگاه خودرو نظامی به غنیمت رزمندگان دلاور ایرانی درآمد و پنج هزار و ۷۵۸ دستگاه تانک و نفربر، ۵۳۲ قبضه توپ و پنج هزار و ۱۵۲ دستگاه خودرو نظامی دشمن منهدم گردید. مقاومت دلیرانه رزمندگان اسلام سبب شد تا ذخایر ارزی عراق که در ابتدای جنگ در خارج از این کشور حدود سی میلیارد دلار بود، پس از شکست در عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر به صفر رسد و پس از پایان جنگ، این کشور بیش از هفتاد میلیارد دلار بدهی داشته باشد.
ارمغان جبهه ه
لحظه به لحظه هشت سال دفاع مقدّس و وجب به وجب سرزمین اسلامی، گویای رشادت ها و ایثارگری های هزاران دلاورمردی است که دست از جان شستند و به دنیا پشت کردند. آنها با بذل جان و قطرات خون خویش امنیت امروز و یکپارچگی کشور را برای نسل حاضر و نسل های آینده به ارمغان آوردند. هرچند تاکنون برای ثبت وقایع هشت سال دفاع مقدس، صدها کتاب، جزوه، مقاله، نشریه و برنامه های گوناگون سمعی ـ بصری تهیّه و عرضه گردیده است ـ که هرکدام در جای خود ارزشمند هستند ـ ولی هیچ یک از آنها قادر نخواهند بود تمام ابعاد دفاع مقدس و حوادث مختلف آن را که بعد از پیروزی انقلاب در جای جای میهن اسلامی به وجود آمد، به تصویر بکشند.
یادی از راوی فتح
در فروردین سال ۶۵ پخش مستند روایت فتح با تلاش گروه تلویزیونی جهاد سازندگی و همّت شهید سیدمرتضی آوینی آغاز شد و تا پایان جنگ ادامه داشت. شهید آوینی علاوه بر حضور در جبهه و نظارت بر تولید، تدوین و نگارش، گویندگی متن فیلم ها را نیز بر عهده داشت. در اواخر سال ۷۰ به فرمان مقام معظّم رهبری و با حمایت نیروی مقاومت بسیج، مؤسسه روایت فتح تأسیس شد.
تهیه مجموعه «شهری در آسمان» درباره خرمشهر و مجموعه های دیگر آغاز شد؛ اما فقط تولید شش برنامه از مجموعه شهری در آسمان با نظارت و کارگردانی سید شهیدان اهل قلم به پایان رسید و راوی فتح در ۲۰ فروردین ۱۳۷۲ در حال تهیه برنامه در قتلگاه فکّه به یاران خویش پیوست.
بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس
با تأکید مقام معظم رهبری بر حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس و این نکته که هنوز یک درصد از عظمت و ارزش های دفاع مقدس حفظ و ثبت نشده است، در سال ۶۹ بنیادی تحت عنوان «بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس» وابسته به ستاد کل نیروهای مسلح تشکیل و آغاز به کار نمود. مأموریت این بنیاد حفظ آثار معنوی و ارزش های دفاع مقدس و نیز حفظ آثار به جا مانده از هشت سال جنگ تحمیلی است. این بنیاد تاکنون ده ها کتاب تدوین و منتشر نموده و هم چنین اقدام به تهیه فیلم، ساخت موزه، برپایی یادمان، مراسم و همایش، در زمینه شعر، موسیقی و تئاتر نموده است. هم چنین چند فیلم سینمایی درباره دفاع مقدس با حمایت این بنیاد ساخته شده است.
تأکید مقام عظمای ولایت بر گرامی داشت روزهای جنگ
«بعضی هستند که امروز در دنباله کارهای فرهنگی خطرناک، می خواهند یاد آن روزها را از خاطره ملت ایران ببرند. از تکرار اسم جنگ و اسم مناطق جنگی و خرمشهر و شلمچه و دوکوهه و امثال این چیزها عصبانی می شوند. از نام آنچه که ذهن مردم را به یاد آن روزها بیندازد خشمگین می شوند و بدشان می آید. اینها چه کسانی هستند؟ اینها کسانی هستند که در آن دوران، خجالت زده و شرم زده بودند؛ چون حضوری نداشتند؛ چون در آن دوران آنچه اتفاق می افتاده، مایه خجلت آنها بوده است و علیه کسانی بود که اینها دلشان با آنها بوده است. لذاست که از تکرار آنها ناراحت می شوند و می خواهند این را از خاطره ملت ایران حذف کنند. باید درست به عکس انجام بگیرد؛ یعنی بایستی خاطره درخشان روزهای بزرگ دفاع مقدس، با قوّت و قدرت هرچه بیشتر و روشن و همانی که بوده است، باقی بماند».
برکات جنگ در کلام حضرت امام خمینی رحمه الله
«هرروز ما در جنگ برکتی داشته ایم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ایم، ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهان خواران کنار زده ایم. ما در جنگ دوستان و دشمنان را شناخته ایم. ما در جنگ به این نتیجه رسیده ایم که باید روی پای خودمان بایستیم. ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم، ما در جنگ ریشه های انقلاب پربار اسلامی مان را محکم کردیم. ما در جنگ حس برادری و وطن دوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم. ما در جنگ به مردم جهان، و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرت ها و ابرقدرت ها سالیان سال می توان مبارزه کرد. جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت….
جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنی نیست. جنگ ما جنگ فقر و غنا بود. جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد. چه کوته نظرند آنهایی که خیال می کنند چون ما در جبهه به آرمان نهایی نرسیده ایم، پس شهادت و رشادت و از خودگذشتگی و صلابت بی فایده است.»