بازدیدها: 36
آخرین روزهای سال ۱۳۴۵ سپری می شد که خداوند عطیه ای آسمانی به خانواده ی قدوسی نژاد هدیه داد. اولین فرزند خانواده بود، نامش را سعید نهادند تا خوشبختی در پیشانی اش ثبت گردد.
به هنگام فراگیری علم چندگاهی وارد حلقه ی دانش آموزان شد و پس از وارد شدن به مقطع متوسطه علی رغم شوق و علاقه ی درونی هجرت را بر ماندن برگزید و به جهاد رفت.
با وجود سن کم در دوران پرشور انقلاب در تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت می کرد و اعلامیه های امام را در خرابه ای پشت خانه پنهان کرده و شب ها در شهر پخش می نمود.
او که هدفش یاری دین خدا و امام امت بود. در بحبوحه ی جنگ هم قدعلم کرد و در صف مردان غیور بسیجی قرار گرفت. با نام محمد ثبت نام کرد و آدرس منزل خاله را نوشت تا به هنگام شهادت مادرش یکباره غافلگیر نشود.
سعید از همان کودکی انسی عجیب با نماز و دعا و نیایش داشت. احترام به والدین، تقید به صله ی رحم، تواضع و رعایت حقوق دیگران هم از صفات بارز اخلاقی اش بود.
سرانجام در یازدهم آبان ماه سال ۱۳۶۱ او که وجودش در تب شهادت می سوخت ردای سرخ شهادت بر تن کرد و به سوی معبود شتافت.