Views: 37
[box type=”shadow” ]شهید حسین چلونگر نام پدر : اصغر تاریخ شهادت : ۱۸/۱۱/۶۵ تاریخ تولد : ۴/۸/۱۳۴۴ محل شهادت : بمباران هوایی[/box]
سربازان عراقی با هدایت آواکس های آمریکایی و میراژهای فرانسه و میگ های روسی به جنگ دوچرخه ها و عروسک ها در شهر آمده بودند و خارهای سرخ را از آسمان آبی بر سرِ سپیدمویان و بی پناهان می ریختند.
از این رو هر چند ساعتی آژیر خطر زفیر مرگ و خون را در شهر طنین انداز می کرد و همه ی مردم سراسیمه دست از زندگی شسته و به پناهگاهی می رفتند. دقایقی طول نمی کشید که صدای پرواز هواپیماهای جنگی از بالای شهر سکوت را می شکست و همراه شیشه ها بدن کودکان لرزه در می آمد.
و به دنبال آن مردمی که بی جان و زخمی در زیر آوارهای خانه ها می ماندند و شهیدانی که این گونه تقدیم می شدند.
صدای آژِیر بلند شد. حسین سراسیمه به طرف پناهگاه دوید. در راه به یاد مادربزرگ پیرش در خانه افتاد. راهش را کج کرد و به خانه رفت تا او را هم با خود همراه سازد. صدای زوزه ی موشک نزدیک و نزدیک تر شد. دیگر به خانه رسیده بودند. هم حسین هم موشک.
موشک بر زمین نشست و حسین همراه مادربزرگش به آسمان رفت.
[toggle title=”امام خمینی(ره):” state=”open” ]عزیزان من! از فدایی کردن و نثار جان و مال در راه خدا و اسلام و ملت مسلمان نهراسید که این شیوه ی پیغمبر عظیم الشأان و اوصیای آنان بوده و خون ما رنگین تر از خون شهیدان کربلا نیست.[/toggle]