شهدا

بازدیدها: 35 سال 1336 ستاره ی وجود مصطفی در شهر زیبای اصفهان درخشید و با نوای روحانی پدر و مادر، نوای گرم معنویت با گوش جان شنید و بندبند جانش با توحید آشنا گشت و به همین سبب آرام جانش یاد خدا و ذکر همیشگی اش نام اهل بیت(علیهم السلام) …

بازدیدها: 48 مهدی غزل زیستن در سال 1344 خواندن آغاز کرد و در حالی که سر در آغوش محبت مادر داشت و در زیر سایه ی کوشای پدر بود رشد کرد و بالید. در پی یادگیری الفبای دانش به مکتب علم آموزان قدم نهاد و با گرفتن مدرک دیپلم از …

بازدیدها: 26 روزی از روزهای خوب خدا در سال 1342، خداوند غنچه ی وجود پسری زیبا را در خانواده ی متدین شفیعی پور رویاند. پدر نامش را جواد نهاد و از همان کودکی او را با فرامین اسلام آشنا نمود. در آن زمان که همت به آموختن علم کرد، نه …

بازدیدها: 51 پانزده روز از سومین ماه سال 1336 می گذشت که محمدعلی دیده به جهان گشود. دوران کودکی اش را در زیر سایه ی لطف الهی سپری کرد و به سن تحصیل رسید. نگاشتن را با ذوقی وافر آغاز کرد اما پس از چند سال روزگار امکان ادامه ی …

بازدیدها: 35 چقدر بی راهه می رویم. هیچ واژه ای هم ردیف چشمان تو نمی شود. تو را باید بر روی آب و آه و آتش نوشت و بر روی نخل های خرمشهر که رشادت هایت را دیده اند. تو را باید جاودانه بر روی خاک پاک میهن نوشت که …

بازدیدها: 79 پنج روز ازآغاز سال 1343 می گذشت که محسن با تولدش طراوت و نشاط بهاران را برای خانوده ی خود دو چندان کرد. او که خیر و برکت به همراه خود آورده بود در دامان پرمهر پدر و مادر پرورش یافت و با آداب شریعت آشنا گشت. برای …

بازدیدها: 66 احمد رضا در سال 1341 قدم به عرصه ی خاکیان نهاد . وی چهارمین فرزند خانواده بود و در محیطی که مأمن پارسایی و پرهیزکاری بود پرورش یافت و وجودش سرشار از محبت یار گشت. با فرا رسیدن زمان علم آموزی راهی مدرسه شد و تا سال سوم …

بازدیدها: 40 علیرضا نغمه ی زندگی را در سال 1338خواندن آغاز کرد. در حالی که قافله سالار لحظه های سبز کودکی اش آوای پرمهر مادر و نفس های زندگی بخش پدر بود پا به کوچه باغ بندگی نهاد و حدیث عاشقی سرداد. درس و تحصیل را از مدرسه ی فردوسی …

بازدیدها: 44 سلام بر تو که شعر بلند کتیبه های زمینی! سلام بر تو و کجاوه ای از خاک که تو را دربرگرفته بود! سلام بر تو و بر مادرت و بر هجده سال انتظار سبزی که کشید تا خبری از تو برایش بیاورند. خبری از بودن یا نبودنت. به …

بازدیدها: 76 خورشید عاشقانه در پی گام های تو می گشت و دست ها بی تاب، تو را در فاو جست و جو می کرد. پس از هشت سال رستاخیز دوباره ات به شهر جان تازه داد و از قلب خاک معجزه ای دوباره بر خاست و بوی عطر یاس …